۱۰ روز زندگی در کنار جسد شوهر
ساعت ۱۷ و ۳۵ دقیقه ۱۸ اسفند سال ۹۱ کشف جسد سوختهای در اتوبان قزوین ـ کرج به پلیس گزارش شد. ماموران جنایی پس از حضور در محل متوجه شدند جسد متعلق به مردی است که پس از قتل در محلی دیگر، به آنجا منتقل و به آتش کشیده شده است. هیچ مدرکی برای شناسایی …
ساعت ۱۷ و ۳۵ دقیقه ۱۸ اسفند سال ۹۱ کشف جسد سوختهای در اتوبان قزوین ـ کرج به پلیس گزارش شد.
ماموران جنایی پس از حضور در محل متوجه شدند جسد متعلق به مردی است که پس از قتل در محلی دیگر، به آنجا منتقل و به آتش کشیده شده است.
هیچ مدرکی برای شناسایی هویت مقتول در صحنه به دست نیامد و پس از بررسیهای مقدماتی با دستور بازپرس جنایی، جسد برای تعیین علت مرگ و شناسایی هویت مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد.
شناسایی هویت مقتول
کارآگاهان برای کشف راز این قتل به بررسی پرونده افراد ناپدید شده پرداخته و متوجه شدند، چند روز قبل از کشف جسد همسر و برادر مردی به نام عباس با مراجعه به پلیس آگاهی، ناپدید شدن او را گزارش دادهاند. با توجه به شباهت ظاهری این مرد با جسد کشف شده، از خانواده او خواسته شد با مراجعه به پزشکی قانونی جسد سوخته را شناسایی کنند. برادر عباس پس از مشاهده جسد، او را از روی دندان و جراحت پایش شناسایی کرد.
با شناسایی هویت مقتول روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازهای شد و ماموران به همسر مقتول به نام فاطمه مشکوک شدند. شک پلیس زمانی بیشتر شد که ماموران متوجه شدند، فاطمه چند روز پس از ناپدید شدن همسرش، شکایتی را مطرح کرده است.
فاطمه احضار و در بازجوییهای اولیه منکر هر گونه اطلاعی از قتل شد و گفت: همسرم شکاک بود و مرا کتک میزد، اما من از قتل او اطلاعی ندارم.
اعتراف به قتل همسر
با تناقضگوییهای متهم، ماموران به بازجوییها ادامه دادند تا اینکه زن ۳۲ ساله لب به اعتراف گشود و گفت: شش ماه قبل با مرد جوانی به نام حسین آشنا شدم و پنهانی با هم رابطه داشتیم. چند بار از شوهرم خواستم مرا طلاق دهد، اما موافقت نمیکرد. از سوی دیگر عباس سد راه ارتباط من و حسین بود. به همین دلیل از حسین خواستم کمک کند تا شوهرم را بکشیم. طبق نقشه به حسین پول دادم و او قرص خواب خرید. من هم قرصها را در آب پرتقال حل کرده و به شوهرم دادم. وقتی او بیهوش شد، سه روز منتظر ماندم تا فرصتی برای قتل پیدا کنم. بعد با حسین تماس گرفتم و او به خانهام آمد و با طناب و متکا شوهرم را خفه کردیم. ده روز جنازه را در خانه نگه داشتم و یک شب از حسین خواستم آن را به بیرون از شهر انتقال دهد. شبانه جسد را به منطقه هفت سنگون برده و حسین، شوهرم را با بنزین آتش زد. حتی برای صحنهسازی انگشتان او را قطع کردیم تا پلیس تصور کند عباس قربانی سرقت انگشترهایش شده است.
وی اضافه کرد: بعد از قتل عابربانک او را برداشته و حسابش را خالی کردیم. پراید شوهرم را هم حسین با خود برد. قرار بود وقتی اوضاع آرام شد با هم ازدواج کنیم.
پس از اعترافات فاطمه، دستگیری حسین در دستور کار پلیس قرار گرفت و ماموران دو روز بعد او را سوار خودروی مقتول شناسایی و دستگیر کردند. متهم بعد از سرقت خودروی مقتول، پلاک دیگری روی آن نصب کرده بود.
اعدام یکی از قاتلان
حجتالاسلام اسماعیل صادقینیارکی، دادستان عمومی و انقلاب قزوین در این باره گفت: هر دو متهم در بازجویی به قتل و همچنین به رابطه نامشروع و زنا قبل و بعد از ارتکاب قتل اعتراف کردند. پرونده این جنایت در شعبه دوم دادگاه کیفری استان قزوین رسیدگی و رأی به قصاص هر دو متهم با رد یک دوم دیه مرد مسلمان برای متهم مرد صادر شد.
وی یادآور شد: دادگاه متهمان را به اتهام رابطه نامشروع به تحمل ۹۹ ضربه شلاق محکوم کرد که حکم مجازات در شعبه شانزدهم دیوان عالی کشور تائید و با موافقت رئیس قوه قضاییه و درخواست اولیای دم، زن قاتل سحرگاه یکشنبه در زندان مرکزی قزوین اعدام شد.
برادر مقتول در این باره به جامجم گفت: فاطمه جسد برادرم را در اتاقی نگه داشته و در این مدت اجازه نمیداد فرزندشان وارد اتاق شود. او بعد از قتل قصد داشت با صحنهسازی از مجازات فرار کند که خیلی زود مجبور به اعتراف شد.
آنها پس از قتل، حدود هفت میلیون تومان از حساب برادرم برداشت کرده بودند.
179/