قانون مطبوعات با مطبوعات مهربان نیست!
احمدرضا اسعدی نژاد/ حقوقدان اين نشست در غرفه روزنامه قانون در ایام نمايشگاه مطبوعات با شركت دکتر جمشید نورشرق، محمد صالح نیکبخت، سید کاظم حسینی، حسن کیا، شیما قوشه و مريم سادات ابوالقاسمي برگزار شد كه ضمن تشكر از آنان متن گفتوگو ها را پي مي گيريم: مجازات اداری و انتظامی به جای بستن روزنامه …
احمدرضا اسعدی نژاد/ حقوقدان
اين نشست در غرفه روزنامه قانون در ایام نمايشگاه مطبوعات با شركت دکتر جمشید نورشرق، محمد صالح نیکبخت، سید کاظم حسینی، حسن کیا، شیما قوشه و مريم سادات ابوالقاسمي برگزار شد كه ضمن تشكر از آنان متن گفتوگو ها را پي مي گيريم:
مجازات اداری و انتظامی به جای بستن روزنامه
مريم سادات ابوالقاسمي در این نشست با اشاره به پیشنویس قانون مطبوعات گفت: مهمترین بخش پیشنویس قانون مطبوعات، مجازات 100میلیونی برای توهین است که با توجه به بالا بودن این میزان، در صورت ارتکاب چنین جرمی، عملا تعطیل میشوند. در پیشنویس صددرصد مسئولیت بر عهده مدیرمسئول قرار گرفته است در حالی که وی نمیتواند همه مطالب را کنترل کند. وی افزود: اگر خیال نویسنده راحت باشد که مسئولیت هر مطلبی را که مينويسد، با مدیر مسئول است، این امر باعث می شود بدون مراعات هر مطلبی را بنویسد. وی همچنین در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: با این بیاقبالی به مطبوعات و گرایش به فضای مجازی، اگر تا این حد نظارت شدید بر مطالب رسانهها اعمال شود، روزنامهها بیشتر به حاشیه رانده میشوند. ابوالقاسمي با اشاره به اینکه عنوان لایحه، «قانون مطبوعات و رسانه» است، گفت: در این پیش نویس، اسم سایت آمده، بدون اینکه تعریف شود و صداوسیما نیز با اینکه یک رسانه است، مشمول این قانون نمی شود. وی خاطرنشان کرد: به جای بستن روزنامه باید مثل خیلی کشورها مجازات هاي اداری و انتظامی در نظر گرفته شود برای مثال مدیرمسئول را چند ماه از اشتغال به مدیرمسئولی محروم کنند نه اینکه روزنامه را توقیف و دهها نفر را بیکار کنند.
نشریه در موارد بسیار نادر توقیف شود
دکتر جمشید نورشرق نیز با بیان اینکه بستن روزنامه را فقط از باب حقوقی نمی توان مورد بحث قرار داد و مشکلات اقتصادی و محرومیت از امرار معاش را هم باید در نظر گرفت، اظهار کرد: در دنیا با متخلفان مطبوعاتی به دلیل اقتضائات خاص این شغل بر مبنای تفسیر مضیق برخورد میشود و نوع برخورد مشابه برخورد جزایی با سایر جرایم نیست. وی همچنین با اشاره به اینکه توقیف نشریه به عنوان شدیدترین مجازات باید در موارد بسیار نادر استفاده شود، گفت: امکان اشتباه در فعالیتهای رسانهای زیاد است و نباید برای هر مطلبی، آنها را توقیف کرد. وی افزود: در برخی موارد که شکایتی از یک نشریه مطرح میشود،جوسازیهایی علیه نشریه صورت میگیرد و تحت تاثیر جو، دستور توقف فعالیت نشریه قبل از رسیدگی قضایی صادر و پیشاپیش اشد مجازات، آن هم غیر مستند به حکم اعمال می شود. این عضو هیات علمی دانشگاه تهران جنوب با اشاره به اینکه در لایحه و اصلاحیه باید جلوی این اقدام گرفته شود، اظهار کرد: قانون مطبوعات سال 1364 و 1379 بسیار تفسیربردار است. وی افزود: اصل بیست و چهارم قانون اساسی میگوید: نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند. قانون اصل را بر آزادی گذاشته و استثنائا امکان برخورد را پیشبینی کرده اما در متن آنقدر موارد محدودکننده زیاد است که باید در آن دنبال فضای رخصت گشت.
توقیف پیش از رسیدگی خلاف دادرسی عادلانه است
محمد صالح نیکبخت نیز در این نشست با اشاره به اینکه امکان کش و قوس دادن مفاهیم در قانون مطبوعات زیاد است، گفت: در قانون مطبوعات یک اشتباه اساسی صورت گرفته زیرا هم «تئوری خطر» و هم «تئوری تقصیر» در مسئولیت پذیرفته شده است. یعنی هم با مقصر برخورد می شود هم با کسی که ایجاد خطر می کند! مطابق قانون 1364 مسئولیت فقط برعهده مدیرمسئول بود اما در قانون سال 1379 نویسنده هم برای مطلب خود مسئول شناخته شد و در حقیقت برای جرم واحد، دو فاعل جرم تعیین شد. این وکیل دادگستری با اشاره به اینکه عدالت در نحوه رسیدگی به تخلفات مدیرمسئول و نویسنده مطلب رعایت ميشده است، ادامه داد: به تخلف مدیرمسئول با حضور هیات منصفه رسیدگی می شود و مردم هم امکان حضور دارند که عادلانه تر است درحالی که به تخلف خبرنگار معمولا در دادگاه بسته، با یک قاضی و بدون حضور هیات منصفه رسیدگی می شود که ممکن است اختلاف و تعارض آرا نیز ایجاد شود و مثلا در یک دادگاه مدیرمسئول محکوم و در دادگاه دیگر، نویسنده تبرئه شود. وی افزود: در قانون اصلاحی سال 1379 فقط در دو مورد در خصوص توقیف مطبوعات، مجازات تعیین شد؛ یکی خلاف عفت عمومی و دیگری توهین به مراجع، رهبر انقلاب و مقام معظم رهبری. نیکبخت خاطرنشان کرد: توقیف قاعدتا باید بعد از صدور حکم باشد اما توقیف پیش از رسیدگی خلاف اخلاق و روند عادلانه دادرسی است.
توقیف، مرگ مدنی نشریه است
حسن کیا نیز گفت: توقیف نشریه، مرگ مدنی یک شخص است که در عالم اعتبار متولد شده و در حال زندگی است. این وکیل دادگستری با بیان اینکه بین رسانه و مردم رابطه دو سویه برقراراست، اظهار کرد: متاسفانه گاهی به دلیل مطلب یا کاریکاتور یک نفر، نشریه توقیف و این رشته قطع می شود. وی افزود: در ابتدای اصل بیست و چهارم قانون اساسی به خوبی بیان شده است که مطبوعات در بیان نظرات آزادند اما در ادامه دو قید به آن اضافه کرده و دست مقام رسیدگی کننده را برای برخورد سلیقه ای باز گذاشته است. در عمل نیز مشاهده می کنیم برخی نشریات به همه توهین می کنند و برخوردی با آنها نمیشود اما برخی نشریات نوپا به شدت مورد برخورد قرار میگیرند و با توقیف، اعدام و از هستی ساقط می شوند. کیا در ادامه گفت: مطابق اصل 168 قانون اساسی، رسیدگی به جرايم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیأت منصفه صورت میگیرد.فلسفه این اصل، کنترل و پایش افکار عمومی از آن چیزی است در دادگاه میگذرد. در اینجا یک طرف دعوا حاکمیت محسوب میشود و احتمال گرایش قاضی به حاکمیت زیاد است، نظارت افکار عمومی هم به همين منظور صورت میگیرد. حضور هیات منصفه برای مرحله تحقیقات مقدماتی و مرحله تجدیدنظر پیشبینی نشده و فقط در دادگاه بدوی وجود دارد؛ نظر این هیات برای دادگاه الزامی ایجاد نمیکند و به نوعی جنبه نمادین دارد. پیشنهاد میشود در قانون جدید یا هیات منصفه را بردارند یا اینکه نظر آن تعیینکننده و الزام آور باشد.
نظر هیات منصفه باید الزام آور باشد
در ادامه نورشرق با اشاره به اینکه در خصوص امکان جمع یا تفکیک مسئولیت مدیرمسئول اختلاف نظر است، گفت: طبق یک نظر مرتکب جرم نباید مبرا از مسئولیت باشد؛ حیثیت مدیرمسئول و نویسنده جداست و هر دو مستوجب مجازات هستند اما در مقابل این نظر باید گفت: نوع برخورد با مطبوعات اقتضای قانون خاص میکند و نه دیدگاه جزایی عام؛ طبق این نظر فقط باید مدیرمسئول را محکوم کرد. این وکیل دادگستری با تاکید بر اینکه نظر هیات منصفه باید در مورد تخلفات مطبوعاتی بر دادگاه الزام آور باشد، گفت: اعضای این هیات باید برآیند مردم و افکار عمومی باشند اما طبق قانون فعلی، اعضای آن به صورت نیمه دولتی انتخاب می شوند و نظر همین افراد که به این شیوه انتخاب می شوند نیز برای دادگاه لازمالاتباع نیست. وی افزود: از اقتضائات ضروری رسیدگی به تخلفات مطبوعاتی، وجود هیات منصفه کارآمد، قوی و مستقل است. نورشرق با بیان اینکه هیات منصفه نهاد سنتی ما نیست، گفت: در کشورهایی که این نهاد مورد استفاده قرار می گیرد، افکار عمومی غیرحقوقی نظر خود را در مورد تخلفی که اتفاق افتاده است، ابراز می کنند و در تصمیمگیری موثرند اما اینکه در چه حدی موثر باشد درجات مختلفی دارد که ما پایینترین درجه یعنی عدم تاثیر را برگزیدهایم. نورشرق گفت: در قانون مطبوعات اگر تصمیم هیات منصفه بر برائت باشد، دادگاه میتواند روزنامه را محکوم کند اما اگر تصمیم آن بر مجرمیت باشد دادگاه میتواند برائت دهد.وی افزود: جایی که عفت افکار عمومی جریحهدار میشود برای هیات منصفه شأن قایل میشویم. این هیات باید بگوید آیا این موضوع در جریده خاص افکار یا عفت عمومی را جریحه دار کرده است یا خیر؟ که چنین اظهارنظری مستلزم انتخاب صحیح اعضا، مستقل بودن آنها و لازم الاتباع بودن تصمیمات این هیات است که این فرآیند وجود ندارد.
نظر هیات منصفه تا حدودی لازم الاتباع است
شیما قوشه با بیان اینکه نظر هیات منصفه تا حدودی لازم الاتباع است و قانون تا میزانی برای هیات منصفه ارزش قایل شده، گفت: مشکل نحوه انتخاب اعضای این هیات است؛ در کشورهای دیگر افراد داوطلب کاندیدا میشوند و نحوه انتخاب، دموکراتیک و غیرحاکمیتی است.
قانون فعلی، قانون مجازات مطبوعات است
سیدکاظم حسینی نیز با اشاره به اینکه قوانین خاص برای اصناف خاص معمولا با دید حمایتی وضع میشود، اظهار کرد: متاسفانه اینچنین نگاهی را در قانون مطبوعات نمیبینیم. در مجموع سه ماده در مورد حق و حقوق مطبوعات ذکر شده که این موارد هم جزو حقوق ذاتی به شمار میرود که در قانون اساسی هم آمده است. این وکیل دادگستری با اشاره به اینکه بالای 50 درصد مواد این قانون در خصوص حدود، تکالیف و مجازات است، گفت: با چنین نگاهی، اعضای هیات منصفه نیز نمیتوانند افرادی باشند که هدف حمایتی را دنبال کنند. حسینی در بخش دیگری از سخنانش گفت: این قانون، بسیجیان را در کنار کشاورز، نجار و غیره صنف تلقی کرده در حالی که کشاورز، وکیل، قاضی و غیره نیز میتوانند بسیجی باشند. وی با بیان اینکه قانون فعلی، قانون مجازات مطبوعات است، اظهار کرد: در تخفیف و تشدید مجازات ها، اعدام نسبت به حبس ابد خفیف تر محسوب می شود اما در قانون مطبوعات برعکس است برای مثال در ماده 35 قاضی می تواند مجازات حبس و شلاق را به مجازات توقیف تا 6 ماه یا یک سال تبدیل کند که این حکم اعدام است و تجدیدحیات بعد توقیف بسیار مشکل خواهد بود.
هیات منصفه نماینده وجدان عمومی باشد
در ادامه نیکبخت با بیان اینکه به موجب قانون اساسی محاکمه مطبوعات باید با حضور هیات منصفه باشد، اظهار کرد: قانون اساسی برای این هیات نقش قایل شده است و اگر قرار باشد دادگاه بر خلاف آن نظر بدهد، هیات منصفه زینت المجالس میشود. وی افزود: روح قانون اساسی برای هیات منصفه حقی قایل است یعنی اضافه بر قاضی می تواند در تعیین مجرمیت یا عدم آن نقش ایفا کند والا وجود آن بی فایده است. نیکبخت با تاکید بر اینکه شکل فعلی انتخاب اعضای هیات منصفه، مثبت و در جهت اجرای اصل 168 قانون اساسی نیست، عنوان کرد: هیات منصفه باید نماینده وجدان عمومی جامعه باشد که این اقشار نیستند. وی افزود: سابقا قضات دیوان عالی کشور عضو هیات منصفه بودند اما اعضای فعلی آشنایی با روح قانون اساسی و قانون مطبوعات ندارند. این وکیل دادگستری خاطرنشان کرد: امیدوارم پیش نویس جدید در جهت حمایت از مطبوعات و وجدان عمومی باشد نه دولت در معنای عام که اگر اینگونه نباشد، هیات منصفه برای مطبوعات امتیازی ندارد.
هیات منصفه از افراد بیطرف تشکیل شوند
در ادامه کیا با بیان اینکه فلسفه حضور هیات منصفه، شکل و نوع جرایم سیاسی و مطبوعاتی است، اظهار کرد: لمبروزو مجرم سیاسی را مجرم نمیداند زیرا وی برای بهبود امور حسن نیت دارد. این وکیل دادگستری افزود: هیچگاه از طریق روزنامه انسان نمیکشند و جنایتی مرتکب نمیشوند بلکه در رسانه، نظر انتقادی مطرح میشود که ممکن است برای حاکمیت خوشایند نباشد و این هیات منصفه نماينده افکار عمومی است که تشخیص ميدهد مثلا به امنیت ملی ضربه خورده یا خیر؟! بنابراین اعضای آن باید از افراد بیطرف تعیین شوند.
نظارت بر مطبوعات استصوابی است
در ادامه ابوالقاسمي با تاکید بر اینکه پیش نویس جدید طبق روال قبل پیش رفته است، گفت: در این پیش نویس، نحوه انتخاب اعضای هیات منصفه تغییر نکرده است و هیات منصفه کماکان وجود دارد. وی همچنین اظهار کرد: نظارت بر مطبوعات ما از بدو امر یعنی از زمان ایجاد نشریه، استصوابی است. ابوالقاسمي در بخش دیگری از سخنانش گفت: خیلی از روزنامه ها هر توهینی می کنند و مشکلی برای آنان پیش نمی آید و یک تفکر خاص کانالیزه میکند که پرونده نزد هیات منصفه بیاید.
هیات منصفه در مرحله تجدیدنظر شرکت کند
حسینی با تاکید بر اینکه در قوانین جزایی حساسیت خاصی وجود دارد که آسیب های آن غیرقابل جبران نباشد، گفت: نباید قوانین جزایی را در قوانین خاص مثل قانون مطبوعات بگنجانیم. وی افزود: در کنار این قوانین خاص، قانون مجازات را هم داریم. وقتی قوانین مجازات تغییر می کند در این قوانین خاص تکلیف مشخص نیست. قانون مطبوعات برای سالها پیش است و بعد از آن قانون مجازات و قانون آیین دادرسی کیفری تغییر کرده است. وی افزود: در قانون آیین دادرسی کیفری جدید، جنبه حمایتی خاص مثل تشکیل جلسه در مرحله تجدیدنظر در نظر گرفته شده است. در زمان تدوین قانون مطبوعات، قانونگذار این ذهنیت را نداشته که هیات منصفه ممکن است در دادگاه تجدیدنظر شرکت کند برای همین فقط ذکر شده این هیات می تواند در دادگاه بدوی حضور داشته باشد. اما اکنون که حق تشکیل جلسه در مرحله تجدیدنظر در موارد زیادی ایجاد شده است، باید هیاتمنصفه هم بتواند شرکت کند.
جرم مطبوعاتی را به عناوین مجرمانه اضافه نکنیم
نورشرق گفت: وقتی صحبت از جرم مطبوعاتی میشود منظورتشویش افکار عمومی، ترویج فساد یا هر جرمی است که از طریق رسانه ارتکاب مییابد. وی با تاکید بر اینکه نباید جرم خاص را به عنوان جرم مطبوعاتی به عناوین مجرمانه اضافه کنیم، اظهار کرد: نگاه قانونگذار باید نگاه مضیق باشد و به دلیل طبع ویژه مطبوعات، آن طور که در سایر جرایم ارکان مادی و معنوی جرم را احراز میکنیم در این جرایم بهخاطر درصد بالای اشتباه پذیری نمیتوانیم احراز کنیم. وی افزود: باید در موارد خاص و استثنایی مطبوعاتی که عامدانه در صدد ارتکاب عمل مجرمانه بر میآیند را مجرم تلقی کنیم نه اینکه هر عملی را که با سلیقه ما در تضاد بود، جرم انگاری کنیم.
روی نقش هیات منصفه و افراد آن دقت خاصی شود
نیکبخت نیز با تاکید بر اینکه قانون مطبوعات جرممحور نیست بلکه برای جرایمی که از طریق مطبوعات اتفاق میافتد تعیین تکلیف کرده است، گفت: به علت نقش خاص مطبوعات، قانونگذار روی جرایمی که توسط مطبوعات رخ میدهد حساسیت فراوان نشان داده است و باعث شده محدودیت زیاد ایجاد شود. وی عنوان کرد: قانون فعلی اگر قرار است مورد اصلاح قرار گیرد، باید روی نقش هیات منصفه و چگونگی افراد آن دقت خاصی شود و مثل سایر کشورها نظر نهایی را هیات منصفه دهد و اگر مجرم ندانست، دیگر قطعی باشد و الا نقش تماشاچی خواهد داشت.
ابتدا هیات نظارت موضوع را حل کند
ابوالقاسمي گفت: در هیچ یک از قوانین از افراد متخصص در آن زمینه استفاده نمیشود برای مثال در قانون تجارت از تجار نظری پرسیده نمیشود و برای همین در عمل به مشکل بر میخوریم. وی عنوان کرد: در قانون مطبوعات باید ابتدا هیات نظارت بر مطبوعات موضوع را حل کند و اگر نشد پرونده به دادگستری برود اما بعضادر عمل دادستانی مستقیم وارد عمل می شود.
در قانون مطبوعات عناوین مجرمانه زیاد است
کیا نیز با بیان اینکه در قانون مطبوعات عناوین مجرمانه زیاد است، گفت: این نشان دهنده محدودیت آزادی بیان است. محدودیت آزادی بیان فقط باید این باشد که وارد حریم آزادی دیگران نشویم. مطبوعات آزاد باعث میشود که مسائل جمع نشود و تغییر ناگهانی رخ ندهد. وی افزود: هیات نظارت قدرت چندانی و کارکرد خاصی ندارد زیرا در مسائل مطبوعات شاهد این هستیم ارکانهای دیگری تصمیم گیری میکنند و نهادهای موازی نقش آفريني مي كنند.
هیات نظارت به تخلفات خاص مطبوعات رسیدگی کند
قوشه گفت: هیات نظارت را می توانیم شبیه دادگاههای انتظامی مطبوعات درنظر بگیریم. وی افزود: کانون وکلا و پزشکان هم دادگاه انتظامی دارند اما دادستانی جنبه جامع الشمول دارد كه در مورد همه افراد و در خصوص ارتکاب جرم است اما هیات نظارت میتواند برخورد با تخلفات داشته باشد و این برخوردها باید متفاوت باشد. هیات نظارت باید به تخلفات خاص مطبوعات و دادستانی نیز به جرم رسیدگی کند.
هیات نظارت پشتیبان مطبوعات باشد
نورشرق در ادامه با بیان اینکه هیات نظارت جنبههای مثبتی هم دارد، گفت: برای نمونه مراجعی که هیات نظارت از آنان استعلام می کند اگر پاسخ ندهند، صلاحیت تایید شده تلقی میشود اما اشکال در این است که هیات نظارت در 8 مورد اختیار توقیف نشریه را قبل از ارسال به دادگاه و قبل از رسیدگی قضایی دارد. وی افزود: هیات نظارت باید پشتیبان مطبوعات باشد و مانع رفتن پرونده به دادگستری شود.
وکیل مطبوعاتی باید متخصص باشد
قوشه نیز گفت: نقش وکیل حتی در پروندههای ساده هم موثر است چه برسد به قانون مطبوعات که بسیار تفسیرپذیر است. اقدام علیه امنیت عمومی یا عفت عمومی یا مبانی اسلام بسیار کلی است بنابراین نقش وکیل در این موارد برجستهتر به نظر میرسد. وکیل در این موارد میتواند تفسیر دیگری ارائه دهد هرچند پذیرفته نشود. برای مثال در خصوص آزادی بیان اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق را داریم که ایران به آنها ملحق شده و جزو قوانین ما محسوب میشود بنابراین میتوانیم به آنها نیز استناد کنیم. وی افزود: در این قوانین، تخصیصهای آزادی بیان، امنیت ملی به معنی مرزهای کشور و حوزه خصوصی افراد است و هیچ تخصیص دیگری ندارد. وی خاطرنشان کرد: وکیل مطبوعاتی باید تخصص لازم در این خصوص داشته باشد.
179/