وهابیون سعودی دشمن اصلی غرب هستند

این نشریه نوشت: از سال 2001 میلادی که وقایع یازدهم سپتامبر رخ داد، سیاستِ ما برای مقابله با تروریسم آنقدر ناکارآمد بود که گویی سیاستگذارانِ ما یک فیل بزرگ را در یک اتاق کوچک، نمی‌دیدند و به جای رسیدگی به علل اصلیِ پدیده تروریسم تلاش داشتند معلول‌های آن را از بین ببرند. اصولاً سیاست غرب …

این نشریه نوشت: از سال 2001 میلادی که وقایع یازدهم سپتامبر رخ داد، سیاستِ ما برای مقابله با تروریسم آنقدر ناکارآمد بود که گویی سیاستگذارانِ ما یک فیل بزرگ را در یک اتاق کوچک، نمی‌دیدند و به جای رسیدگی به علل اصلیِ پدیده تروریسم تلاش داشتند معلول‌های آن را از بین ببرند.

اصولاً سیاست غرب در مقابله با عوارض بیماریِ افراطی‌گری به جای پرداخت به ریشه‌های آن، سیاستی احمقانه و کم‌تأثیر بوده است. کودکانی که در 11 سپتامبر 2001 به مدارس عربستان سعودی می رفتند و در آنجا انواع ایده‌های خشونت‌آمیز و افراطیِ وهابی و سلفی به آنان آموزش داده می‌شد، اکنون به بزرگسالانی تبدیل شده‌اند که ضمن نهادینه شدن این ایده‌های خطرناک در اذهانشان، به تروریست‌ها کمک‌های مالی می‌کنند و حتی شاید برخی از آنان به جنگجویان تروریست در خاک عراق و سوریه نیز پیوسته باشند.

ما به جای این که به دنبال «جانِ جهادی» و امثال وی در خاک کشورهای عراق و سوریه بگردیم و فقط تلاش کنیم این نوع عناصرِ خرده‌پا و میدانی را از میان برداریم، باید به دنبال مبلغان دینیِ وهابی در عربستان سعودی که ترویج‌کننده‌ی افکار خشونت‌آمیزِ سلفی و وهابی هستند، برویم و آن‌ها را به زندان گوانتانامو منتقل کنیم. دسته دیگری از افرادی که ما باید به دنبال بازداشت آنان باشیم، آن اشخاص ثروتمندی هستند که در عربستان سعودی، قطر و امثال آن، به حمایت مالی از تروریست‌ها و افراط‌گرایانِ خشونت‌آمیز مشغولند.

نویسنده این مقاله افزود: ما باید مبلغّان خود (در غرب) یا مبلغان غیرافراطیِ مسلمان را به عربستان سعودی و سایر کشورهای ترویج‌کننده‌ی ایده‌های سلفی و افراط‌گریانه اعزام کنیم تا به آن‌ها درسِ بردباردیِ دینی و پرهیز از خشونت بدهند والّا، صِرفاً با کشتن چند تروریست در میدان‌های نبرد عراق یا سوریه، این معضل به هیچ‌وجه برطرف نخواهد شد.

نسیم نیکولاس طالب اضافه کرد: ما باید به این مبلغان افراطی در رابطه با تحمل و بردباری دینی بگوییم که در قرآن (کریم) آمده است: «لکم دینکم و لی دین» که به این معنی است که دینِ شما برای خودتان و دینِ من برای خودم.

نویسنده این مقاله در خاتمه افزود: ما باید در بحث های اعتقادی و ایدئولوژیک بر این گروه‌های افراطی (تکفیری) غالب آییم تا آن‌ها نتوانند جوانان بیشتری را از میان مسلمانان به ایده‌های وهابی، سلفی و افراطیِ خود که بسیار خطرناک و خشونت‌بار است، جلب کنند. البته در بحث با حامیان این گروه‌های افراطی باید به این نکته نیز توجه کنیم که آنان ممکن است عملیات شرارت‌بارِ خود را که حتی شامل هدف قرار دادن غیرنظامیان در سطح بین‌المللی و در تمام کشورهای جهان می‌شود، با برخی از رفتارِ گذشته‌ی غرب ارتباط می‌دهند که حتی به زمان جنگ‌های صلیبی بازمی‌گردد. آنان می‌گویند که اگر شما می‌خواهید داعش را محکوم کنید، باید به طور متوازن برخورد کنید و کارهای گذشته‌ی غرب را نیز محکوم کنید.

البته این یک روشِ درهم‌آمیختن مشکلات با یکدیگر است تا نتوان آن‌ها را از هم جدا ساخت. این در حالی است که باید به این افراد گفته شود، هر مشکل و معضلی را باید به صورت مستقل و مجزا بررسی کرد تا بتوان راه حلی برای آن پیدا کرد. ما باید این افراد را وادار کنیم که مشکل گروه داعش و رفتارهای به‌شدت خشونت‌آمیزِ‍ آن را به عنوان معضلی مستقل و مشکلی مجزا، تحلیل و ارزیابی کنند.

176/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا