گپ و گفت مردانه درباره نامزدي ز نان
سینا رحیمپور: هر از چند گاهي فعالان حقوق زنان عكس شان در صفحه يك روزنامه ها خودنمايي مي كند و همه متفق القول از سهم 30 درصدي زنان درليست هاي انتخاباتي دفاع مي كنند و اميدوارند اين نيروي بالقوه با راي مردم به 30 درصد تركيب مجلس برسد و تلاش شان به فعل خواستيم و …
سینا رحیمپور: هر از چند گاهي فعالان حقوق زنان عكس شان در صفحه يك روزنامه ها خودنمايي مي كند و همه متفق القول از سهم 30 درصدي زنان درليست هاي انتخاباتي دفاع مي كنند و اميدوارند اين نيروي بالقوه با راي مردم به 30 درصد تركيب مجلس برسد و تلاش شان به فعل خواستيم و توانستيم تبديل شود.
اما زنان براي رسيدن به اين سهم راه سختي را در پيش دارند. فعالان حقوق زنان شايد بتوانند تئوريسين هاي انتخاباتي را براي اختصاص 30 درصد هرليست انتخاباتي به زنان راضي كنند اما اين همه راه نيست و زنان براي رسيدن به موفقيت در انتخابات مجلس بايد مردم و بيش از همه همنوعان خود در كشور را راضي كنندكه قدرت آنها كمتر از مردان نيست. تجربه 8 دوره انتخابات مجلس نشان داده كه زنان در بهترين حالت توانسته اند تنها3درصد كرسي هاي مجلس را كسب كنند. بهشت زنان در انتخابات ها، انتخابات مجلس هفتم بود كه از بين 828 زن كانديدا تنها 12 نفر توانستند به مجلس راه پيداكنند و اين بهترين آمار حضور زنان در انتخابات مجلس است. اماواقعا سهم زنان از صندلي هاي مجلس تنها 12 كرسي است؟
بررسي آمارهاي انتخاباتي زنان
با نگاهی به آمار مشارکت سیاسی زنان در انتخابات های گذشته به ویژه در حوزه مجلس شورای اسلامی، می توان به خوبی مشاهده کرد که همیشه زنان به دنبال حقوق شان از حوزه سیاسی بوده اما نتوانستند به هرآنچه که می خواهند برسند و در بهترین حالت از بین 828 کاندیدای زن در مجلس هفتم تنها 12 نفر را توانستند به مجلس شورای اسلامی بفرستند. از سویی دیگر با نگاه به این آمار در انتخابات مختلف می توان آمار ها را این گونه تحلیل کرد که هیچ قاعده خاصی برای رای به زنان وجود ندارد و حتی خود زنان نیز در انتخاب خودشان سهم ناچیزی از حق رای خود به زنان اختصاص می دهند. براساس آمارهايي كه از دور اول مجلس تا دور نهم مشاهده مي شود با توجه به اينكه هم جمعيت زنان تحصيلكرده ما افزايش يافته و از طرفي سطح آگاهي و ميل به مشاركت در ميان مردم افزايش قابل توجهي داشته و در كنار همه اين مسائل جمعيت ايران هم در سطح كل و هم در سطح شهر ها افزايش معناداري يافته اما شاهديم گرايش جامعه ايران به راي دادن به زنان از تفاوت معناداري ميان مجلس اول تا نهم برخوردار نيست. از سويي اگر چه در دور اول از بين 66 كانديداي زن تنها 2 زن توانستند به مجلس راه پيدا كنند در مجالس ششم و هفتم كه تعداد بسيار بالايي از بانوان، كانديداي حضور در مجلس بودند، تعداد راي آورندگان زن تفاوت چشمگيري با دور اول نداشت. برای بررسی این موضوع به سراغ فعالان سیاسی مرد از هر دو جناح سیاسی و یک جامعه شناس رفتیم تا دلیل اقبال کم زنان در انتخاباتهای مختلف را از آن ها جویا شویم. محمد کیانوش راد،
فعال سیاسی اصلاح طلب و نماینده سابق مجلس معتقد است که وجود عناصر سنتی در بافت فرهنگی جامعه باعث می شود به زنان نگاه سنتی شود و همین موضوع می تواند ترمزی برای رسیدن زنان به موفقیت های سیاسی باشد. کیانوش راد در این رابطه در گفت و گو با «قانون» گفت: به نظر مي رسد اگر چه مسئله تحصيل زنان در جامعه ايراني از ارج و قرب و ارزشمندي بالايي برخوردار است، اما به دليل وجود عناصر همچنان سنتي در بافت فرهنگي جامعه ايران و علاوه بر آن وجود ساختارهاي متصلب اداري حضور زنان آن گونه كه از افزايش سطح جمعيت جامعه ايران به دوبرابر نسبت به ابتداي انقلاب رسيده است اما همچنان مردم با نگاه سنتي و با نگاهي غير كاركرد گرايانه به نقش زنان در تحولات اجرايي كشوربا استقبال كم نسبت به راي دادن زنها برخورد کرده اند.
اصولگرایان نیز نگاه خودشان را به مسئله زنان دارند.
مجتبی رحماندوست، فعال سیاسی اصولگرا و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نهم اما نگاهی متفاوت به مسئله زنان دارد و در گفتوگو با «قانون» از بی اهمیت بودن بررسی روند رای آوری زنان در مجالس شورای اسلامی خبر می دهد و می گوید: من آنقدر گرفتاري دارم كه فكر گرفتاري هاي خودم بوده و اين مسائل در نگاه من اهميت زيادي ندارد و براي خودم نمي توانم موضوع جديدی بتراشم. وقتی از این عضو کمیسیون اجتماعی مشورت می گیریم که برای پرس و جو و تحلیل این موضوع سراغ چه کسی در میان همکارانش در کمیسیون اجتماعی برویم، میگوید: در كميسيون اجتماعي هر كارگروهي مسئول خودش را دارد و بحث زنان كارگروهي تخصصي ندارد كه كسي درباره آن اطلاعات داشته باشد. چنين موضوعاتي با اين سوژه تابه حال در كميسيون اجتماعي مطرح نشده است و شايد بعضي از نمايندگان مجلس روي اين موضوع حرف داشته باشند اما دغدغه من اين نيست.
پس از رحماندوست به سراغ حسین طلا، دیگر فعال سیاسی اصولگرا و عضو دیگر کمیسیون اجتماعی مجلس نهم رفتیم تا این موضوع را با او در میان بگذاریم.طلا با اعلام این موضوع که منع قانونی برای حضور حداکثری زنان در مجلس وجود ندارد به «قانون» می گوید: بر اساس قانون هیچ محدودیتی برای حضور حد اکثری زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی وجود ندارد و از سویی دیگر، زنان نخبه نیز در کشور کم نیستند.هم اكنون حجم زيادي از دانشگاه هاي ايران را زنان تشكيل مي دهند و مشكلي در بحث تحصيلي در زنان وجود ندارد، اما زنان نتوانستند آن گونه که باید خود را در حوزه های سیاسی اثبات کنند. طلا در ادامه می گوید: نماينده بايد بين مردم حضور پيدا كند و از طرفي ممكن است جلسات نمایندگان تا نيمه شب طول بكشد و بايد از اين روستا به آن روستا بروند و حضور پيدا كنند و اين كارها براي خانم ها سخت بوده و ممكن است بعضی از زنان، مادر باشند و بايد به كار هاي خانه داري شان هم برسند و شايد از اين جهت زنان نتوانند حضور جدي در مجلس داشته باشند چون انجام همه اين كار ها را نمي توان از خانم ها انتظار داشت. شاید زنان نتوانستند اقبال خوبی در انتخابات های گذشته پیدا کنند ولي از لحاظ قوانين هيچ محدوديتي براي كانديداتوري زنان نيست.
تفاوت میان دیدگاه ها در میان فعالان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا را می توان به خوبی مشاهده کرد. در حالی که فعالان سیاسی اصلاح طلب از وجود تفکر سنتی به عنوان مانعی برای فعالیت های سیاسی زنان نام می برند، نمایندگان اصولگرای مجلس با نگاه دلسوزانه به زنان از همان تفکر سنتی پرده برداری می کنند.
چرا زنان به زنان رای نمی دهند؟
اما چرا زنان هم به خودشان اعتماد نمی کنند و اگر فقط زنان به کاندیدای زن رای دهند می توانند تقریبا نصف کرسیهای مجلس را از آن خود کنند.از کیانوش راد در باره این موضوع سوال کردیم که در پاسخ گفت: بخشي از اين مورد به نگاه فرهنگي زنان نسبت به خودشان و فعالیت های جامعه مردان بر مي گردد. به تعبير ديگر مي توان گفت بخش عمده اي از جامعه زنان ايران حتي با وجود افزايش تحصيلات معتقدند كه مردان از قابليت هاي بيشتري براي انجام امور اجرايي برخوردارند. در اين مسئله واقعيتي نيز نهفته است و آن هم اين است كه اين مسئله ناشي از عدم شكل گيري نهاد هاي صنفي و اقشاري زنان در جامعه است و بخشي از آن را مي توان به نوعي نگاه سنتي در ميان زنان دانست كه در جامعه ايران وجود دارد و اعتقاد بر اينكه زنان جز در امور مشخصي از جمله مسائل خانوادگي،آموزشي و ارائه خدمات محدود نباید وارد شوند.کیانوش راد افزود: نكته ديگری كه بر اساس يك نگاه واقعبينانه نسبت به موضوع زنان شكل گرفته آن است كه بخشي از زنان و مردان معتقدند به دليل وجود ساختارهاي نامطلوب و غيرعادلانه و به اين دليل كه در ساختار فعلي كشور فرصتي براي تجربه اندوزي و عرض اندام زنان وجود نداشته، قاعدتا زنان در چنين ساختاري از قابليت هاي كاركردي كمتري نسبت به مردان برخوردار خواهند بود.به اين ترتيب بر اساس دو انگاره فرهنگي و ساختاري حتي خود زنان بعضا معتقدند كه مردان در بعضي از مشاغل بهتر مي توانند عمل كنند. کیانوش راد برای حل این مسئله نیز نسخه ای را پیشنهاد می دهد و معتقد است براي خروج از اين بحران ابتدا به لحاظ فرهنگي باید بتوانيم از سوي نهاد هاي فرهنگي باور تساوي زن و مرد را در انجام وظايف و تكاليف اجتماعی و سیاسی تبليغ كنيم و دوم اينكه ساختارهاي مناسب را به گونه اي طراحي كنيم كه زنان عملا امكان تجربه اندوزي را به دست آورند وبراي رفع مشكل زنان خصوصا در بخش ساختاري با ارائه تسهيلات تبعيض مثبت ما زمينه را براي به كار گيري اين قشر عظيم اجتماعي كه مي تواند به تعديل رفتار هاي مردانه اجرايي، نقش اساسي داشته باشد و اصولا كاهش پديده خشونت با برجسته تر شدن نقش زنان در جامعه ممكن شود.
طلا نیز در این رابطه به «قانون» ميگوید: اينكه چرا زنان نميتوانند راي بياورند و خود زنان هم در سبد راي خود جايي براي زنان در نظر نميگيرند را بايد از خودشان پرسيد، اما شرايط در حوزه نمايندگي واقعا براي خانمها سخت است. ضمن اينكه زناني هم كه الان در مجلس هستند خيلي زحمت ميكشند اما تعداد خانمهايي كه با اين شرايط كاري مجلس ميتوانند در مجلس حضور پيدا كنند كم است و پيدا كردن این گونه زنان نيز سخت است.
زنان، موفق در انتخابات شورای شهر
وضعیت زنان در انتخابات شورای شهر بهتر است. با نگاهی به آمار تعداد زنان کاندیدا در انتخابات شورای شهر و منتخبان زن در این حوزهها ميتوان به خوبی متوجه شد که شرایط زنان در انتخابات شورای شهر و روستا و میزان رای آوری آنان بیش از انتخابات مجلس است. به طوری که از بین 26368 کاندیدای زن در مجموع انتخاباتهای شهر و روستا 8109 زن در پارلمان محلی برگزیده شده اند و به نوعی تقریبا یک سوم کرسیها را در این انتخابات از آن خود کرده اند. با نگاهی به آمار حضور زنان در انتخابات شوراهای شهر و روستا با یک حرکت سینوسی در رای آوری زنان روبه رو هستیم. حرکتی که دامنه اش گستردهتر ميشود و بر خلاف شانس زنان در انتخابات مجلس وضعیت این قشر در شورای شهر رو به بهبود است. از کیانوش راد درباره وضعیت زنان در انتخابات شورای شهر پرسیده و تحلیل او را از این آمار جویا شدیم که او در پاسخ به «قانون» گفت: اولا كيفيت راي دهندگان در انتخابات شوراي شهر با مجلس متفاوت است. در حقيقت عمده رای دهندگان در جامعه شهري هستند و روستاها و بخشها حوزه شان مجزا از بخشهای شهری است. در مبحث مجلس به دليل اينكه روستاها نيز بايد راي دهند بافت سنتي اين قشر بر ساير گروهها غلبه خواهد كرد و تا حد زيادي ميتوان يكي از متغيرهاي كاهش شانس راي آوري زنان را اينگونه مورد نظر قرار داد. علاوه بر آن نوع وظايف در شوراي شهر با گستردگي و تنوع وظايف مجلس شورای اسلاميمتفاوت است حتي استقرار در محل خدمت ميان شوراي شهر و مجلس شوراي اسلاميموانعي را بر سركار زنان قرار ميدهد كه اين موانع به خاطر اين نيست كه زنان توانايي انجام آن را ندارند بلكه نگاهي است كه جامعه به مجلس شوراي اسلاميبه عنوان جايگاه قانون گذاري دارد و قشر سنتي ايران خيال ميكنند زنان از پس اين كار بر نميآيند.
حسین طلا نیز در رابطه با تحلیل این آمارها با اشاره به این موضوع که اطلاعاتش در این زمینه کافی نیست به «قانون» گفت: من در اين قضیه شايد نتوانم پاسخ مناسبي به شما بدهم، اين يك موضوع پژوهشي است و بايد با ايجاد فرمهايي از مردم نظر خواهي كرد.من اطلاعاتي در اين
خصوص ندارم.
مطالبه 30 درصدی زنان، زودرس یا مورد نیاز؟
«چهره مردانه مجلس» باید تغییر کند. این مطالبه برخی فعالان سیاسی زن است که مطالبات خود را با راه اندازی کمپینهایی مانند « تغییر چهره مردانه مجلس» و « سهمیه 30 درصدی زنان» از لیستهای انتخاباتی از جمله مطالبات زنان در ایران است که ميخواهند زنان فعال تر از گذشته ظاهر شوند.
مطالبه 30 درصدی زنان نیز بر اساس یک سیستم جهانی برای فعال تر کردن زنان در حوزه سیاسی است. یک پدیدهای است که بخشی از آن عموميو جهانی است و در برخی از کشورهای توسعه یافته نیز مشارکت زنان تا 30 درصد در امور سیاسی مشاهده ميشود .البته در بحث مشارکت اجتماعی زنان در سازمانهای مردم نهاد اجتماعی پررنگ و مشارکت بالایی دارند. این موضوع در دنیا هم مورد بحث است و در پستهای مدیریتی و اداری معمولا نسبت زنان اگرچه 50 درصد جمعیت کشورها را تشکیل ميدهند ولی درصد مشارکت سیاسی آنان تفاوت معناداری با مردان دارد. زنان مطالبه 30 درصدی را مطرح ميکنند تا به واسطه آن فعالیتشان بیشتر شود و بتوانند به میزان رای آوریشان کمک کنند. اما این مطالبه با توجه به بهترین آمار رای آوری زنان که 4 درصد بوده، درست است یا غلط؟ برای پاسخ به این مسئله سراغ علی شکوری راد، دبیر کل حزب اتحاد ملت ایران اسلاميرفتیم تا تحلیل او را درباره این سهمیه 30 درصدی بدانیم. شکوریراد معتقد است که این حق زنان است که در حوزه سیاسی مطالباتی داشته باشند و برای رسیدن به آن تلاش کنند. شکوری راد در باره این مطالبه به «قانون» ميگوید: من با مطالبه 30 درصدی زنان از لیستهای انتخاباتی موافقم. زنان 50 درصد جامعه را تشکیل ميدهند و فکر ميکنم به همین نسبت ميتوانند در اداره کشور سهیم و در مجلس نیز حضور داشته باشند. شکوری راد در پاسخ به این سوال که آیا این 30 درصد تحقق پیدا ميکند، خاطر نشان کرد: فکر ميکنم حتی فعالان حقوق زنانی که این مطالبه را مطرح ميکنند نیز منظورشان این نیست که این مطالبه حتما تحقق پیدا ميکند، اما در حقیقت این مطالبه مطرح ميشود تا با طرح این موضوع دستاوردهای بیشتری را کسب کنند.
شکوری راد ادامه داد: زنان توانستند در شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان که هفته گذشته انتخاب شدند از مجموع 5 نفر 2 کرسی را کسب کنند، البته ترکیب شورای عالی سیاستگذاری 7 نفر خواهد بود که با این حساب چیزی نزدیک به همان 30 درصد کرسیها کسب خواهد شد. من این را یک توفیق اولیه دانسته و حرکت زنان را مثبت ميدانم و تا هر اندازه که بتوانم به زنان در راه رسیدن به این مطالبه کمک
خواهم داد.
محمد کیانوش راد نیز در رابطه با مطالبه 30 درصدی زنان به «قانون» ميگوید: بديهي است طرح ديدگاهها و آرمانها لزوما به معناي تحقق آنها نيست، اما معناي آن هم اين نيست كه ايده آلها و آرمانها را نبايد بيان كرد.به اعتقاد من طرح چنين موضوعاتي ميتواند همان گونه كه شما را به كنجكاوي درباره اين موضوع واداشته است به طرح سوال در ذهنيت جامعه ايران منجر ميشود و با ايجاد سوال در ذهن مردم به نتايج واقع بينانه تري در گرايش جامعه براي راي به زنان
تشويق ميشود. اما حسین طلا بر خلاف شکوری راد و کیانوش راد با سپردن سهم 30 درصدی به زنان موافق نیست و در این رابطه به «قانون» ميگوید: اينكه بخواهيم فرصتي ويژه براي خانمها در نظر بگيريم امكان پذير نيست چون بين خانمها و آقايان تفاوتي نيست.عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در ادامه تصریح کرد: فعالان زنان در جامعه شايد نكته اي را بيان كنند اما اينكه آنها نماينده همه زنان كشور باشند و بقيه زنان هم مثل اين افراد فكر كنند جاي سوال است. شما به ليستهاي انتخاباتي نگاه كنيد، مگر زنان كانديدا نشدند پس چرا راي نياوردند.در همين ليستهاي تهران كانديداي زن كم نبود اما راي نياوردند.وقتي به او ميگویم اين موضوع همين موضوع گزارش ماست كه در ابتداي صحبت با شما به آن اشاره كرده و به دنبال چرايي اين موضوع هستيم، گفت: اين مردم هستند كه انتخاب ميكنند و به كساني كه فكر ميكنند ميتوانند به خوبي آنها را نمايندگي كنند و توانمند هستند و داراي تجربه هستند، راي ميدهند.طلا، البته از عملکرد نمایندگان زن مجلس نهم راضی است و درباره آنها به «قانون» ميگوید: به نظرم همه آنها از من در نمايندگي بهتر بودند اما به نظر من آنچه كه در توان داشتند عمل كردند اما آيا اينكه بيشتر از اين هم در توان داشتند كه انجام دهند را نميدانم و البته به خصوصيات فردي و شخصي زنان هم برميگردد که نميتوانند بعضی از فعالیتها را انجام دهند.
آمارهای انتخاباتی زنان از نگاه یک جامعه شناس
حضور زنان در انتخاباتها کم رنگ نیست اما اقبال عموميبه آنها حتی از سوی زنان کم است و باعث ميشود آمار حضور زنان در انتخاباتهای مختلف قابل تامل باشد. برای بررسی این موضوع به سراغ یک جامعه شناس هم رفتیم تا تحلیل جامعه شناسانه ای نیز درباره آمار انتخاباتهای مختلف
داشته باشیم.
سعید معیدفر، جامعه شناس و استاد دانشگاه معتقد است نگاه سنتی یک عامل مهم در جهت عدم موفقیت زنان است. معید فر در تحلیل آمار انتخاباتهای اول تا نهم مجلس شورای اسلاميبه « قانون» ميگوید: این موضوع یک امر عمومياست و به میزانی که فرآیندهای توسعه و حرکتهای رو به جلو در آینده جهان وجود دارد زنان در کشورهای دیگر نسبت به جمعیت کل کشور بیشتر ميشود. اما اگر به جامعههای در حال توسعه نگاه کنیم، در این کشورها فاصله زنان و مردان به طرز معناداری بیش از سایر کشورهاست.در این کشورها سهم زنان در مشارکت سیاسی، مدیریتی و مشاغل بسیار کمتر از مردان و فاصله زیادی با دنیا دارد.بخشی از آن به توسعه یافتگی برميگردد. موانعی که در کشورهای در حال توسعه پیش روی زنان است، سنتهایی که مردسالارانه است و عملا موانعی را پیش روی رشد فعالیت زنان بیش از مردان ایجاد کرده است. سطح سواد زنان نسبت به مردان در کشورهای در حال توسعه کمتر است.
این جامعه شناس تصریح ميکند: با وجود همه این موضوعات، کشور ما به طور خاص قابل تامل است. در سالهای گذشته استقبال زنان در آموزش عالی به شدت بالا بوده است و حتی در برخی از موارد میزان داوطلبی آنها برای ورود به دانشگاه از نسبتی 60 درصدی برخوردار بوده است و این نشان ميدهد که در ایران اقبال و روی آوری بسیار گسترده ای از سوی زنان برای ورود به مراکز دانشگاهی وجود داردکه این خود ميتواند مقدمه ای برای ورود و حضور این قشر در جامعه و عرصههای مدیریتی و سیاسی و ایفای نقشهای پررنگ تر و بیشتر به جای نقشهای سنتی و خانوادگی باشد. اگر چه در این حوزه ما فرصتهایی را در بخش آموزش عالی ایجاد کردیم امروز فاصله زنان و مردان در بحث تحصیلات کم ميشود باز زنان با موانع بسیار جدی در ورودشان به پستهای مدیریتی و سیاسی روبه رو هستند.به عنوان مثال قبل از انقلاب پست وزارت برای زنان هم بوده است.بعد از انقلاب این موضوع یک تابو بود که یک وزیر زن منصوب شود و حداکثر در پست رئیس سازمان شاهد حضور زنان بودیم.معید فر یاد آور شد: در دولت احمدی نژاد در وزارت بهداشت یک وزیر زن داشتیم که از سوی برخی اعتراض به این کار وارد بود. به طور جدی موانعی وجود دارد. یکی از اصلی ترین این موانع نگاه سنتی که عده ای دارند و اعتقاد بر اینکه زنان باید نقش خانواده داشته باشند و عده ای فرض را بر این ميگیرند که اگر زنان به پستهای مدیریتی وارد شوند ميتوانند الگویی برای بقیه زنان باشند و نهایتا نقشهای خانوادگی به تعلیق در بیاید و سنتهای پیشینی و دینی ای که وجود دارد و البته خیلی هم این نگاه با دین مرتبط نیست، مخدوش شود و به نظرم این یکی از موانع بسیار مهم است. حالا در مجلس آن هم به شکلی که به چشم نیاید شاید حضور 12 زن را بپذیرند ولی مسلما شاید موانع فراوانی برای حضور پررنگ زنان در مجلس وجود داشته باشد.معید فر در رابطه با تغییر نگاهها به فعالان زن در کشور تصریح کرد: البته بعضا اتفاقاتی هم افتاده است.چندین فرماندار زن و اخیرا بحث سفیر شدن یک زن به نظر میرسد شکستن تابوهاست متاسفانه نوع نگاه در ایران نسبت به زنان یک نگاه بسته است والبته از آن سو ممکن است باور خود زنان که خودشان را باور ندارند هم یک سوی مشکلات باشد.
معید فر در پاسخ به این سوال که چرا با بالارفتن سطح تحصیلات و پیشرفت تکنولوژی هنوز نگاه سنتی حکمفرماست به «قانون» گفت: امروز نقش افکار عموميبسیار مهم است و کشورهای توسعه یافته تلاش ميکنند این موانع سنتی را کنار بگذارند و به کمک هم افکار عموميجامعه را به سوی تساوی واقعی زنان و مردان و حضور جدی تر زنان در جامعه برانگیزانند به عبارتی برای اینکه بتوان تغییری ایجاد کرد خواه ناخواه باید در این زمینه اندیشمندان سخن بگویند و بحث شود و رسانهها نیز این موضوعات را انعکاس بدهند تا مشخص شود که چقدر ورود زنان در جامعه و پستهای کلیدی ميتواند مهم و اثر گذار باشد ولی به شدت جلوی این کار گرفته ميشود.صدا و سیما به عنوان رسانه ملی اصلا حاضر است برای مقابله با این نگاه سنتی به طور جدی از کارشناسان دعوت کند تا آنها به صدا و سیما بیایند و زنان را تشویق کنند که به کاندیدای زن رای دهند و از سویی نگاه جامعه را نسبت به زنان تغییر دهند؟ اما در صداوسیما هم مشاهده ميکنیم که مردسالاری در آن جا حکمفرماست. بنابراین ما نميتوانیم همه را به گردن جامعه بیندازیم که نگاهش سنتی است، رسانهها و تصمیم گیران نیز در این میان مقصرند و الان با موانع جدی در رسانهها برای دعوت زنان برای حضور پررنگ در جامعه روبه رو هستیم و بدون رفع این مانع کار سخت ميشود.جامعه به هر حال تحت تاثیر رسانهها هستند و افکار عموميجامعه از همین طریق شکل ميگیرد اگر ميخواهیم این اوضاع تغییر کند نیاز مند این هستیم که در حوزه رسانه ما اتفاقی جدی بیفتد. در حوزه آموزش عالی که موانع برای حضور زنان کمتر است ميبینیم که با چه اقبالی از سوی زنان روبه روست و استقبال زنان از مقوله آموزش عالی چشمگیر است اما در حوزههای دیگر به دلیل موانع ساختاری موضوع حضور زنان کمرنگ شده است به نظر من زنان در حال حاضر آمادگی حضور در عرصههای سیاسی و اجتماعی را به طور جدی دارند ولی از آن سو به شدت مانعهای سیاسی و ساختاری جلوی آنها را گرفته است.
موفقیت 30 درصدی زنان در انتخابات شورای شهر از نگاه یک جامعه شناس
معید فر در تحلیل آمار انتخابات شورای شهر در دورههای گذشته با تاکید بر اینکه این آمار حرف او را تایید ميکند به «قانون» ميگوید: این آمار نشان ميدهد که اگر زمینههای حضور زنان فراهم شود زنان اقبال بیشتری برای انتخاب شدن دارند و هرچه مشکلات ساختاری کمتر شود حضور زنان جدیتر ميشود، اما در بحث مجلس کنترلها به خصوص در شهرهای بزرگ و کلانشهرها جدی تر است وافکار عموميبیشتر تحت فشار است در صورتی که به خاطر رشد فرهنگی باید اقبال برای حضور زنان بیشتر باشد اما برعکس این موضوع اتفاق ميافتد. این روند معکوس نشان دهنده همان موانع ساختاری است که نشان ميدهد زنان نميتوانند در عرصههای سیاسی حضور جدی داشته باشند.
زمینههای مطالبه 30 درصدی در جامعه وجود دارد
معید فر در رابطه با مطالبه 30 درصدی زنان از لیستهای انتخاباتی به «قانون» ميگوید: از نگاه جامعه شناسانه که مسلما زمینههای این مطالبه وجود دارد و اگر موانع پیش رو برداشته شود بی تردید زنان پررنگ تر از قبل در عرصههای تصمیمگیری حاضر خواهند شد.
معید فر ادامه داد: هم اکنون همه گروهها و اقشار امکان داوطلب شدن و کاندیدا شدن را ندارند و ما اگر همین الان فرصت برای زنان برجسته فراهم شود ممکن است از فیلتر ردصلاحیت عبور نکنند. بنابر این امکان دارد افرادی که به عنوان کاندیدا انتخاب ميشوند نباید همه از یک طیف باشند و بقیه را با بهانههای مختلف به خصوص حجاب که در رد صلاحیت زنان موضوعی جدی است عمل کرد.ما شاهدیم نمایندگان زنی که در مجلس هستند از یک طیف خاص بوده و همین بحث پذیرفتن کانديداها خود یک مانع است که البته در شورای شهر به خاطر سطح تصمیم گیری کمتر با این مشکل روبه رو هستیم. ولی در انتخابات مجلس به شدت رد صلاحیت جدی داریم و طبیعتا با چنین روندی افراد اصلح و مورد شناخت جامعه نميتوانند حضور جدی داشته باشند و میدان به کسانی ميرسد که زیاد شناخته شده نیستند و اتفاقا خود زنان هم به این افراد رای نميدهند که مبادا این افراد به جای اینکه در مجلس حاميحقوق زنان باشند برعکس عمل ميکنند. مردم هم به همین مناسبت سراغ شناخته شدهها که عمدتا مردها هستند ميروند.ما الان زنانی در مجلس داریم که از حقوق زنان دفاع نميکنند و مردانی را داریم که بیش از زنان نماینده حاميحقوق زنان هستند.بنابراین زنان در نهایت به این تصمیم ميرسند که به جنس خودشان رای ندهند که حقوق شان تضییع نشود.اگر امکان حضور زنان از طیفهای مختلف در انتخابات باشد و رد صلاحیتها نیز در مورد زنان اعمال نشود تردید نکنید میزان حضور زنان در مجلس به شدت افزایش خواهد یافت.
زنان چگونه بیایند؟
5 مرد از مشارکت سیاسی زنان گفتند و نگرش طیفهای مختلف در نگاه به مقوله زنان ارائه شد. سخنان کارشناسان را نميتوان این گونه تحلیل کرد که نگاه سنتی حاکم بر جامعه مهم ترین عامل برای عدم موفقیت زنان است.
از سویی زنان ميتوانند با ارائه این نوع مطالبات نگرش جامعه را نسبت به فعالیت زنان به خصوص در حوزه سیاسی تغییر دهند.البته اگر این مطالبه زنان محقق شود ميتواند شروعی برای تغییر نگرشها نسبت به زنان که 50 درصد جامعه را تشکیل ميدهند باشد.رسانهها به ویژه رسانه ملی و مطبوعات نیز ميتوانند در تغییر نگرش اجتماعی نسبت به فعالیت زنان کمک بسزایی کنند. صحبتهای کارشناسان در باره نحوه ورود زنان در فضای امروز سیاسی به میدان سیاست را ميتوان این گونه تحلیل کرد که در ابتدا چهرههای شناخته شده زنان در حوزههای سیاسی و اجتماعی که چهره موجهی در بین هم جنسان خود و جامعه دارند برای ورود به عرصه قدرت تقنینی و مدیریتی ورود کنند و و دوم اینکه زنان قبل از تغییر چهره مردانه مجلس احتیاج به تغییر چهره ضد زنانه جامعه دارند که در این راه کارشان سخت است و دشوار. چهره مردانه مجلس تغییر ميکند اگر زنان بتوانند چهره ضدزنانه جامعه را تغییر دهند.
179/