رویای خودکفایی برنج ایرانی
روزهای گرم میانه تابستان است و مردمان سختکوش خطه شمالی کشور در گرمای شرجی شمال و در پهنه سبز این سرزمین به برداشت برنج مشغولند، برنجی که عطر و بوی آن روح را تازه میکند و رونق تازهای را در زندگی شالیکاران جاری میسازد ولی به شرط آنکه رنج چند ماهه این مردمان بهره مالی …
روزهای گرم میانه تابستان است و مردمان سختکوش خطه شمالی کشور در گرمای شرجی شمال و در پهنه سبز این سرزمین به برداشت برنج مشغولند، برنجی که عطر و بوی آن روح را تازه میکند و رونق تازهای را در زندگی شالیکاران جاری میسازد ولی به شرط آنکه رنج چند ماهه این مردمان بهره مالی درخوری داشته باشد نه اینکه حسابشان به نقطه سربه سر برسد.
ناگفتههای برنجکاران را به طنین باد میسپاریم و به سراغ قصه پرغصه برنج میرویم، برنج ايراني که در این ایام حال و روز خوبي ندارد و شواهد هم همه گواه آنند كه روزهاي بهتري در راه نخواهد بود و در این میان عدم توازن عرضه و تقاضا، تنها يكي از سنگهاي پيش پاي توليد برنج ايراني است.
كشت برنج در ايران با معضلات زيادي روبهروست، زمينها در قطعههاي كوچك هستند، ماشينآلات كهنه و فرسودهاند و از همه مهمتر، بحران آب، مانند همه بخشهاي ديگر كشاورزي، كشت برنج را تهديد ميكند.
از همه زخمهای کهنه و سربسته شده که بگذریم به اتفاقات جوی وقت و بیوقت مثل جاری شدن سیل میرسیم، سیلی که در هفته گذشته خساراتی را به شالیزارهای شمالی از جمله استان مازندران وارد کرد و نقش کمرنگ وزارت جهاد کشاورزی در حمایت از این گروه آسیب دیده نشان از حمایتی زبانی دارد نه عملی.
در همین راستا رحمتالله نوروزی عضو کمیسیون کشاورزی در خصوص جبران خسارات ناشی از سیل و بلایای طبیعی توسط وزارت جهاد کشاورزی گفت: متاسفانه دولت به تعهدات خود در این زمینه عمل نکرده است.
وی ادامه داد: علیرغم رایزنیهایی که با دولت شده ولی هنوز خسارات ناشی از سیل سال گذشته جبران نشده است چه رسد به سیلی که هفته گذشته که آسیب فراوانی به شالیزارهای استانهای شمالی کشور وارد کرده است.
بنابر این گزارش؛ البته از رقیبی به نام برنج وارداتی نیز نمیتوان چشمپوشی کرد ولی سوال اینجاست که آیا این رقیب از آب گذشته میتواند جامه دوستی به تن کند و یار و همراه برنج تولیدی داخل شود؟ چندی پیش عباس کشاورز معاون زراعت وزارت جهاد کشاورزی مطرح کرده بود: طبق برنامهريزيهاي وزارت كشاورزي، حجم توليد برنج در ۲ استان شمالي كشور، در يك افق ۱۰ساله، از ۱.۷ميليون تن فعلي به ۲.۴ميليون تن خواهد رسيد و اين ميزان پاسخگوي ۶۵درصد نياز جمعيت آن روز ايران خواهد بود.
حال سوال دیگری که مطرح میشود این است که با وجود ممنوعیت واردات برنج ، 25 درصد مابقی نیاز داخل از کجا تامین خواهد شد؟ از آبان ماه سال 93 بنا به دستور وزارت جهاد کشاورزی واردات برنج ممنوع شده است و واردكنندگان برنج در 9 ماه گذشته مجبور بودهاند دست به سينه، چشم انتظار زماني باشند كه وزارت كشاورزي مجوز واردات مجدد را براي آنها صادر كند.
مرتضی شاه حسینی نایب رپیس انجمن واردکنندگان برنج اظهار داشت: به حکم اینکه ما یک ایرانی هستیم، حمایت از تولید داخلی الویت اولمان به حساب میآید و این در حالی است که گروه از دلالان و واسطهگران از واردات برنج به نحوی سوءاستفاده میکنند که تنها شالیکار متضرر شود.
وی ادامه داد: هرگاه صحبتی راجعبه عزم ملی در تولید میشود، همگان اعلام میکنند که شعار ندهید ولی موضوع اصلی اینجاست که شعار اصلی که سالهاست عنوان میشود بحث خودکفایی برنج است که بنا به دلایلی این امر هرگز محقق نخواهد شد.
شاه حسینی تصریح کرد: دلالان و واسطه گرانی هستند که در فصل برداشت برنج با استفاده از هجمه تبلیغات واردات برنج را منفی نشان میهند و با این تبلیغات برنج کاران را تحت فشار قرار داده و برنج را با کمترین قیمت خریداری میکنند و پس از گذشت چند ماه با مطرح کردن آلوده بودن برنجهای وارداتی، اقدام به افزایش قیمت برنج ایرانی مینمایند.
وی خاطرنشان کرد: گاهی کسانی هستند که خوابند ولی وای از گروه خواب زدهای که با هیچ فشاری بیدار نمیشوند و در این میان تنها گروهی خاص متضرر خواهد شد و امیدواریم که جهاد کشاورزی از این خواب بیدار شود و اقدامی کند که شایسته کشاورزی و تجارت مبتنی بر حمایت از اقتصاد مقاومتی باشد.
بر این اساس؛ این برنج وارداتی شاید مقبول سفره خیلیها نباشد اما هستند خانوادههایی که متناسب با عایدی دریافتی خود و هزینههای سرسامآور شهرنشینی دیگر توانی برای خرید برنج ایرانی برایشان نمیماند و ناچار سوغات هندوستان مهمان سفرههایشان میشود.