جايزه صلح نوبل امسال براي ظريف است
احسان اسقايي ايران و 1+5 بعد از حدود دو سال توانستند ابعاد مختلف فني، سياسي اين پرونده را براساس استراتژي برد- برد حل و فصل كنند و به توافق جامعي برسند. توافق وين در شوراي امنيت سازمان ملل تاييد شد و طي يك قطعنامه شش قطعنامه گذشته لغو شد. حال نوبت محافل داخلي اروپا و …
احسان اسقايي
ايران و 1+5 بعد از حدود دو سال توانستند ابعاد مختلف فني، سياسي اين پرونده را براساس استراتژي برد- برد حل و فصل كنند و به توافق جامعي برسند. توافق وين در شوراي امنيت سازمان ملل تاييد شد و طي يك قطعنامه شش قطعنامه گذشته لغو شد. حال نوبت محافل داخلي اروپا و آمريكاست كه به اين قطعنامه كه جنبه بينالمللي دارد جنبه عملياتي دهند. در اين ميان به نظر ميرسد كه تنها تصويب توافق در كنگره آمريكا با مشكل روبهرو است. به بهانه حصول توافق هستهاي و روش حقوقي رفع تحريم ها «آرمان» با دكتر نعمت احمدي به گفتوگو پرداخته است که در ادامه ميخوانيد:
با چه سازوكار حقوقياي در وين پرونده هستهاي ايران به نتيجه رسيد؟
در هنگام بررسي پرونده هستهاي ايران چند مساله وجود داشت. ايران داراي فعالیت هستهاي بود و حتي چرخه هستهاي خود را از سالها پيش تكميل كرده بود. دنيا نيز به دلايلي تحريمهاي مختلفي را عليه ايران در شوراي امنيت به تصويب رسانده بود. ايران در زمان دولت گذشته نيز مذاكراتي را با طرف غربي انجام داده بود اما با روي كارآمدن دولت تدبير و اميد شيوه جديدي از مذاكرات با غرب آغاز شد و بعد از مذاكرات طولاني، طرف ايراني متعهد شد فعاليتهاي هستهاي خود را تحت شرايط خاص كه در حين مذاكرات به دست آمده بود تعريف و ادامه دهد تا از نظر جامعه جهاني فعاليتهاي هستهاي ايران صلحآميز تلقي شود و ايران نيز سانتريفيوژها، فناوري و چرخه كامل سوخت هستهاي داشته باشد. البته ايران در طول 12 سال اخير بر حق خود تاكيد فراواني داشت. از طرف ديگر نمايندگان جامعه جهاني نيز متعهد شدند در برابر تعهدات ايران تحريمهايي كه قبلاً عليه ايران در شوراي امنيت و در مجالس داخلي خود به تصويب رسانده بودند را لغو كنند.
شيوه لغو تحريمها بعد از تصويب شوراي امنيت چگونه خواهد بود؟
شيوه برداشته شدن تحريمها در هركشوري متفاوت از كشورهاي ديگر است. نظام تحريمهاي ايران به گونهاي است كه تحريمهاي متفاوتي در لايههاي گوناگون عليه ايران وضع شده است. دستهاي از تحريمها از سوی شوراي امنيت سازمان ملل متحد وضع شده و دستهاي ديگر از سوی كنگره آمريكا، اتحاديه اروپا و رئيسجمهور آمريكا وضع شده است. بعد ازچانهزنيهاي زيادي كه در طول حدود دو سال اخير بين ايران و نمايندگان 1+5 رخ داد، بالاخره در وين طرفين توانستند به يك فهم و اراده مشترك رسيده و به اختلافات خود پايان دهند و به يك متن مشترك برسند. امضاي اين توافق و همچنين نخستين دستور براي اجرا شدن آن در شوراي امنيت سازمان ملل متحد اتفاق افتاد و مراحل بعدي به تصويب مجالس داخلي كشورها بستگي دارد. در ايران براساس قانون اساسي هرگونه توافقنامه بينالمللي بايد به تصويب مجلس برسد كه البته يك راه ميانبر هم براي به تصويب رسيدن اين توافق از سوی مجلس ابداع شد و طرحي تحت عنوان الزام دولت به حفظ دستاوردهاي هستهاي تصويب شده است كه اين طرح به تاييد شوراي نگهبان قانون اساسي رسيد و به قانون تبديل شد و براساس اين طرح هر توافقي در شوراي عالي امنيت ملي مورد بررسي قرار خواهد گرفت و عملا اين شورا توافقنامه را تصويب يا رد خواهد كرد. از قبل نيز پرونده هستهاي بر اساس مصوبات اين شورا پيگيري ميشد. در واقع مجلس براساس اين طرح تاييد توافقنامه را به شوراي امنيت ملي منتقل كرده است. در نتيجه از نظر من با وضع اين قانون تصويب اين موافقتنامه نيازي به تاييد مجلس ندارد. كما اينكه اخيراً قرار شده است كمیسيوني در مجلس شوراي اسلامي تشكيل شود كه بر اجراي توافقنامه نظارت داشته باشد يعني عملاً ديگر توافقنامه به مجلس نرفته بلكه در شوراي عالي امنيت ملي تصويب يا رد خواهد شد. از طرف ديگر اتحاديه اروپا بعد از اينكه قطعنامه در شوراي امنيت تصويب شد و شش قطعنامه قبلي طي يك قطعنامه لغو شد، تشكيل جلسه داد و توافق را تاييد كرد. توافقنامه طي يك قطعنامه شوراي امنيتي به تصويب رسيد و شوراي امنيت نيز طي اين سازوكار حقوقي عملاً تحريمها را لغو کرد. از طرف ديگر بخشي از تحريمها با امضا و اختيار رئيسجمهور ايالات متحده به تصويب رسيد و رئيسجمهور آمريكا اين اختيار را دارد تا تحريمهايي که خود و رؤساي جمهور قبلي عليه ايران وضع كردهاند را بدون نيازبه دخالت كنگره لغو كنند. همچنين رئيسجمهور آمريكا طي موافقتنامهاي با برخي از كشورها از آنها خواسته بود كه خريد نفت و مبادلات اقتصادي خود را با ايران كاهش و رفتهرفته قطع كنند. اين دسته ازتحريمها نيز با اختيار و امضاي رئيسجمهور آمريكا لغو خواهد شد.
كنگره آمريكا همواره مخالف مذاكره با ايران و لغو تحريمها بوده است. در چنين شرايطي تحريمهاي كنگره چگونه لغو خواهد شد؟
بخش قابل توجهي ازتحريمها از سوی كنگره آمريكا وضع شده است و اگر كنگره آمريكا توافقنامه وين را تاييد نكند فقط آن تعداد از تحريمهايي كه كنگره آمريكا به تصويب رسانده است مشمول عدم تاييد كنگره خواهد شد و از 38 قطعنامهاي كه از سوی اتحاديه اروپا، شوراي امنيت سازمان ملل و رئيسجمهور آمريكا تصويب شده، آن بخش از تحريمها كه از سوی كنگره آمريكا عليه ايران وضع شده در فرض عدم توافق كنگره باقي خواهند ماند و از 38 قطعنامه حدود 7 تا8 قطعنامه باقي خواهد ماند.
رايزني اخير وزراي دولت فدرال آمريكا با كميسيون روابط خارجي اين كشور در جهت كسب رضايت مخالفان توافق در كنگره آمريكا را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
چند روز پيش سه وزير از وزراي دولت اوباما يعني وزير امور خارجه، وزير دارايي و وزير انرژي آمريكا به كمیسيون روابط خارجي سناي آمريكا مراجعه كرده تا درباره توافقنامه وين با اعضاي اين كمیسيون رايزني كنند. جالب اينكه تا دو سال پيش رئيس اين كمیسيون آقاي جان كري بود. در اين كمیسيون نوزده نفر از سناتورها عضويت دارند كه سه وزير، دولت اوباما را براي توافق وين به چالش كشيدهاند. دستهاي ازاين افراد دموكرات و تعداد ديگري از اين افراد جمهوريخواه بودند. كنگره آمريكا متشكل از نمايندگان مجلس سنا و مجلس نمايندگان است. اگر مخالفان دو سوم آرا را داشته باشد ديگر رئيسجمهور آمريكا نميتواند تصميم آنها را با اختيارات قانوني خود وتو كند؛ يعني هر مصوبهاي كه از تصویب سنا يا كنگره بگذرد و آراي دو سوم اعضا را داشته باشد رئيسجمهور در برابر آن مصوبه خلع سلاح خواهد شد. بايد در نظر داشت كه تعداد نمايندگان سنای آمريكا صد نفر است كه اگر دو سوم از تعداد نمايندگان سنا راي منفي به اين مصوبه بدهند تحريمهاي كنگره بلااثر ميشود.
جمهوریخواهان در كنگره در اكثريت قرار دارند و دموكراتها و حاميان اوباما در اقليت هستند. با اين وضعيت ممكن است توافق در كنگره تاييد شود؟
جمهوریخواهان از نظر تعداد آرا دو راي بيش از دموكراتها دارند، يعني اگر همه جمهوريخواهان راي منفي به اين طرح بدهند 52 راي منفي به توافقنامه دادهاند، از طرف ديگر مشخص نيست كه دموكراتها قصد داشته باشند كه به توافق راي منفي دهند، زيرا راي آوردن اين توافق براي آنها جنبه حيثيتي دارد. از طرف ديگر تعداد زيادي ازجمهوریخواهان اعلام كردهاند بايد توافقنامه و ضمايم آن را مورد مطالعه قراردهيم. سپس نظر و راي خود را اعلام كنند يعني از الان اين احتمال وجود دارد كه برخي از جمهوريخواهان هم راي منفي به توافق ندهند. واقعيت اين است كه هياتهاي مذاكرهكننده در وين كاملاً حقوقي عمل كردهاند. كارشناسان حقوقي توانمندي در وين بر روي پرونده هستهاي كار كردهاند كه اشراف كامل بر حقوق بينالملل داشتند و با ظرافت نحوه رد كردن قطعنامههاي شوراي امنيت در يك قطعنامه جديد را پيادهسازي كردند يعني با يك قطعنامه جديد كل قطعنامههاي گذشته را بلااثر كردند. همچنين توافقنامه را در شوراي امنيت به تصويب رساندند تا مصوبات شوراي امنيت به عنوان معاهدات بينالمللي به تصويب برسد. معاهدات بينالمللي براي كشورها در حكم قانون داخلي است كه نتوانند نسبت به تعهداتي كه دولتشان دادهاند در مجالس داخلي خود عملي را بر خلاف معاهدات بينالمللي انجام دهند كه تعهدات بلااثر شود. به عبارت ديگر توافقنامه ژنو ديگر توافقنامه ژنو نيست در واقع توافقنامه ژنو تبديل به يك قطعنامه شوراي امنيت در شوراي امنيت سازمان ملل شده است و اگر دقت كرده باشيم اين ظرافت يكي از ظريفترين كارهايي بود كه آن هياتهاي كارشناسي حقوقي انجام دادند.
پيشنهاد قطعنامه شورايامنيت سازمان ملل متحد چگونه ارائه شد؟
پيشنهاد اين قطعنامه از سوی مذاكرهكنندگان آمريكايي داده شد يعني تهيه متن اوليه قطعنامه شوراي امنيت كه برابر اين قطعنامه توافقنامه وين جنبه بينالمللي پيدا كرد توسط آمريكا بود و عملاً سنا و كنگره آمريكا ديگر نميتوانند سندي كه وزير امور خارجه آمريكا آن را امضا كرده را نادیده بگيرند.
اگركنگره آمريكا به اين توافقنامه راي ندهد آنگاه وضعيت لغو تحريمها چگونه خواهد شد؟
اگر فرض را بر عدم راي كنگره بگذاريم و دركنگره آمريكا دو سوم اعضاي كنگره و دو سوم اعضاي مجلس نمايندگان كه تشكيلدهنده كنگره هستند به توافقنامه ژنو راي منفي دادند از نظرحقوقي ديگرتوافقنامهاي نداريم؛ يعني ديگر توافقنامه ژنو وجود ندارد. اگر به جلسه سه وزير اوباما با اعضاي كمسيون سياست خارجه ايالات متحده دقت كنيد آنها اصرار داشتند كه از لفظ توافقنامه وين استفاده نكنند و در كلام خود از قطعنامه شوراي امنيت استفاده ميكردند. اگر به گذشته و تاریخ آمريكا رجوع كنيم مسبوق به سابقه نيست كه دولت آمريكا تهعد بينالمللي داده باشد و امضاي آن پاي توافقنامه جهاني يا قطعنامه شوراي امنيت باشد و آن قطعنامه توسط مجلس نمايندگان تصویب شده و سنا يا کنگره آن را رد كرده باشد. لذا احتمال تاييد توافقنامه در كنگره آمريكا بيش عدم توافق است.
چه ميزان احتمال ميدهيد جايزه صلح نوبل به ظریف داده شود؟
اين جايزه به كساني داده ميشود كه در جهت صلح و امنيت جهاني يا حفظ حقوق شهروندي تلاش كرده باشند، به عنوان مثال سال گذشته جايزه صلح نوبل به يك دختر بچه 14 ساله پاكستاني داده شد. اين دختر در اوج فعاليتهاي طالبان به دنبال اين بود كه تمامي كودكان هم سن و سال وي بتوانند درس بخوانند كه در حين تلاش براي اين امر به سر اين دختر بچه تير اصابت كرد و خوشبختانه با درمان در خارج از پاكستان زنده ماند و به خاطر تلاشهاي خود جايزه صلح نوبل را دريافت كرد. آقاي اوباما نيز در سال اولي كه رئيس جمهور آمريكا شد به خاطر اقداماتي كه در دوره سناتوري و قبل از سناتوري در جهت بيمه افراد نيازمند در شيكاگو انجام داده بود اين جايزه را دريافت كرد يا آژانس بينالمللي انرژي اتمي و البرادعي جايزه صلح نوبل گرفتند. واقعيت اين است كه بسياري از حقوقدانان و از جمله بنده، بعد از توافقنامه ژنو اعلام كرديم كه بايد به آقاي ظريف به خاطر اقداماتش جايزه صلح نوبل داده شود و در شبي كه توافقنامه امضا شد دبير كميته اعطاي صلح نوبل در نروژ اعلام كرد كه كار اين كميته امسال براي اعطاي جايزه صلح نوبل آسانتر شده است لذا به نظر ميرسد كه اين جايزه قطعاً به آقاي ظريف داده خواهد شد؛ زيرا يك نفر در برابر شش كشور و با توجه به سابقه طولاني اختلاف ايران و غرب با آنها مذاكره كرد و منافع ملي كشور را حفظ كرد و در جهت صلح جهاني نيز حركت كرد. لذا قطعاً به آقاي ظريف جايزه صلح نوبل داده خواهد شد. اين جايزه يا مشترك به آقاي كري و ظريف يا به صورت مستقل داده ميشود.