کشف راز خرس دورگه نایاب! (+عکس)

تحلیل‌های صورت گرفته روی DNA خرس‌ها در مورد توالی نسل آنها همچنین ثابت کرد گریزلی ترکیبی از چند نژاد مختلف خرس‌ها محسوب می‌ّود که از جمله آنها می‌توان به خرس قطبی و خرس قهوه‌ای اشاره کرد.

موبنا – خرس دورگه قطبی-گریزلی که به «سوپر خرس» هم مشهور است و از او با نام‌های «خرس دندان‌بزرگ»، «خرس پیتزلی» یا «خرس نانولاک» هم یاد می‌کنند یکی از گونه‌های بسیار کمیاب خرس‌های دورگه محسوب می‌شود که به صورت وحشی و پرورشی زندگی می‌کند. در سال ۲۰۰۶ میلادی حضور این خرس به صورت وحشی در طبیعت تایید شد و با آزمایش‌های DNA یک خرس منحصر به فرد در نزدیکی بندر ساچز در مناقط شمال غربی کانادا در نزدیکی قطب شمال، گروهی از دانشمندان مطمئن شدند که این خرس همچنان به حیات خود در طبیعت ادامه می‌دهد.

البته باید توجه داشت گزارش‌های مختلف در مورد زندگی طبیعی خرس دورگه قطبی-گریزلی در گذشته متنشر شده است، ولی آزمایش‌های DNA در مورد هیچ یک از آنها انجام نشد تا اصالت آن مورد تایید قرار بگیرد.

تحلیل‌های صورت گرفته روی DNA خرس‌ها در مورد توالی نسل آنها همچنین ثابت کرد گریزلی ترکیبی از چند نژاد مختلف خرس‌ها محسوب می‌ّود که از جمله آنها می‌توان به خرس قطبی و خرس قهوه‌ای اشاره کرد.

زندگی در حیات وحش

تاکنون گزارش‌های مختلفی در مورد مشاهده خرس دورگه قطبی-گریزلی منتشر شده است و با این وجود فقط سه مورد از گزارش‌های مذکور مورد تایید قرار گرفته است. در این میان محققان در مورد نحوه شکل‌گیری این خرس دورگه فرضیه‌های مختلفی را ارایه کردند که هنوز هیچ کدام از آنها مورد تایید قرار نگرفته است. اگرچه خرس قطبی و خرس گریزلی از نظر ژنتیکی شباهت‌های فراوانی به یکدیگر دارند و در بیشتر مواقع در سرزمین‌های مشابه یافت می‌شوند، ولی بررسی‌های علمی نشان داده است که این دو گونه خرس ساکن در مناطق سردسیری ترجیح می‌دهند دو از هم زندگی کنند و در شرایط آب و هوایی مطلوب از حضور در کنار یکدیگر خودداری کنند. این دو گونه خرس ترجیح می‌دهند محل زندگی خود را در فرورفتگی‌های کوه‌ها انتخاب کنند و از این نظر می‌توان گفت یک روش مشابه را پیش می‌گیرند.

گریزلی‌ها و همچنین خرس‌های کدیاک و خرس‌های قهوه‌ای آلاسکایی که همه آنها در زیرگروه خرس‌های قهوه‌ای طبقه‌بندی می‌شوند، تمایل دارند روی سطح زمین زندگی کنند. در این میان خرس‌های قطبی ترجیح می‌دهند در اطراف آنها آب و یخ وجود داشته باشد و به طور ویژه زندگی آنها در مناطق یخبندان شکل می‌گیرد.

خرس زرد-سفید مک‌فارلِین یکی از حیوانات مرموز در حیات وحش محسوب می‌شود که فقط یک نمونه از آن در سال ۱۸۶۴ میلادی مشاهده شده است و به نظر می‌رسد خرس دورگه قطبی-گریزلی از نوادگان او می‌باشد که در طول این سال‌ها در طبیعت حضور داشته است. یکی دیگر از تئوری‌های مطرح شده این است که خرس‌های قطبی به دنبال ذوب شدن یخ‌ها به سمت جنوب هدایت شده‌اند و همین مسئله باعث شده است ارتباط نزدیک‌تری با خرس‌های گریزلی داشته باشند تا در نهایت این حیوان دورگه شکل بگیرد.

یافته‌های سال ۲۰۰۶

«جیم مارتِل» یکی از صاحبنام‌ترین شکارچیان جهان که ساکن شهر آیداهو آمریکا است در ۱۶ آپریل ۲۰۰۶ در نزدیکی بندر ساچز در جزیره بانکس در مناطق شمال غربی کانادا حضور داشت که به صورت کاملا اتفاقی یک خرس دورگه قطبی-گریزلی را مشاهده کرد و او را مورد اصابت گلوله قرار داد. مارتِل با در دست داشتن مجوزهای رسمی و دولتی بر اساس دستورالعمل‌های ویژه می‌تواند خرس شکار کند که البته برای گرفتن این مجوز بیش از ۴۵ هزار دلار به دولت کانادا پرداخت کرده است و با این وجود او فقط می‌تواند خرس‌های قطبی را شکار کند. به هر حال، پس از شکار سال ۲۰۰۶ میلادی مقامات رسمی کانادایی خز سفیدرنگ با موهای متوسط در این خرس را مشاهده کردند و سپس چنگال‌های بزرگتر، کمر خمیده، صورت تخت، حلقه قهوه‌ای در اطراف چشم، بینی، پشت و پاها، متوجه شدند این حیوان یک خرس گریزلی بوده است. با این اتفاق تئوری‌های مختلف مطرح شد و سازمان حفاظت از محیط زیست کانادا اعلام کرد اگر این حیوان خرس گریزلی باشد، مارتِل می‌بایست به پرداخت جریمه ۱۰۰۰ دلار کانادا و یک سال حبس محکوم خواهد شد.

این اتفاق موجب شد آزمایش‌های DNA روی خرس شکار شده انجام شود و سپس «مرکز بین‌المللی ژنتیک حیات وحش» در دانشگاه بریتیش کلمبیا تایید کرد این حیوان یک خرس دورگه است که در اصل مادر او یک خرس قطبی و پدر او یک خرس گریزلی بوده است. این نخستین سند رسمی به دست آمده از حیات وحش بود که ثابت می‌کرد خرس دورگه قطبی-گریزلی در حیات وحش حضور دارد و پس از گذشت سال‌ها سرانجام ثابت شد که به صورت بیولوژیکی این احتمال وجود دارد که چنین خرسی در حیات وحش زندگی کند.

پس از بحث‌های فراوان و تشکیل دادگاه‌های مختلف، سرانجام تصمیم بر آن شد خرس شکار شده به آقای مارتِل بازگردانده شود.

یافته‌های سال ۲۰۱۰

در تاریخ ۸ آپریل ۲۰۱۰ «دیوید کوپتانا» یک شکارچی معروف در بندر اولوخاکتوک در جزیره کوچک ویکتوریا در مناطق شمال غربی کانادا حضور داشت تا او هم با مجوزهای رسمی خود بتواند خرس شکار کند. او که روزهای متمادی کمین کرده بود، ناگهان تصور کرد یک خرص قطبی در مقابلش ظاهر شده است. او خرس را شکار کرد و پس از بررسی‌های فراوان و انجام آزمایش DNA مشخص شد مادر او یک خرس دورگه قطبی-گریزلی بوده و پدرش هم یک خرس گریزلی بوده است. سازمان حفاظت از منابع طبیعی و محیطی شمال غرب کانادا پس از انجام بررسی‌های فراوان روی این نمونه با انتشار بیانیه‌ای توضیح داد: «… ممکن است این حیوان یکی از نخستین نسل‌های خرس دورگه قطبی-گریزلی باشد که در حیات وحش آن را پیدا کرده‌ایم». این خرس ویژگی‌های فیزیکی بین خرس‌های گریزلی و قطبی را داشت و به عنوان مثال روی پاهای او خز قهوه‌ای دیده می‌شد، چنگال‌های طولانی داشت و سر او شبیه به خرس‌های گریزلی بود.

گزارش سال ۲۰۱۰

زیست‌شناسان «موزه تاریخ طبیعی آمریکا» و «سیتی کالج» نیویورک با این کشف جدید یک گزارش ویژه آماده کردند که در نشریه «فیلد نچرالیست» کانادا به چاپ رسید و طی آن گفته شد که برای نخستین بار اسناد رسمی و شواهد علمی ثابت کرده است که گریزلی‌ها به سمت مناطق قطبی مهاجرت کرده‌اند. محققان با بررسی‌های بیشتر به این نتیجه رسیدند که هفت خرس گریزلی در «پارک ملی واپوسک» در جنوب ناحیه چرچیل در منطقه مانیتوبا بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ میلادی حضور داشته‌اند.

نامگذاری

از سال ۲۰۰۶ میلادی که این کشف علمی مهم صورت گرفت و دانشمندان از حضور این حیوان دورگه مطلع شدند، رسانه‌ها از این حیوان با نام‌های مختلف یاد کردند و به عنوان مثال او را با اسامی خرس پیتزلی، خرس دندان‌ بزرگ، خرس پولیتزلی و … مورد خطاب قرار دادند. ولی هیچ توافقی برای انتخاب یک نام واحد صورت نگرفته بود. با این جریان مقامات حیات وحش کانادا سرانجام نام دورگه «نانولاک» را به عنوان یکی از نام‌های منطقه اینوئیت برای خرس‌های قطبی برگزیدند. در این نامگذاری کلمه «نانوک» به معنی خرس قطبی و «آکلاک» به معنی خرس گریزلی مورد استفاده قرار گرفت تا سرانجام از ترکیب آنها نام «نانولاک» به دست آید.

با این وجود تفاسیر مختلفی هم در این زمینه مطرح شد. به عنوان مثال گفته شد اگر خرس قطبی نر و خرس گریزلی ماده در کنار یکدیگر باشند می‌توانند فرزندی را با نام «نانولاک» یا «خرس پیتزلی» متولد کنند. این در حالی است که اگر خرس گریزلی نر و خرس قطبی ماده باهم باشند نتیجه تولید مثل آنها «خرس دندان بزرگ» یا «خرس آکنوک» خواهد بود. اگر بقایای نژاد مک‌فارلِین باشد که سال ۱۸۶۴ میلادی برای آخرین بار مشاهده شد و به طور معتبر مراکز علمی حضور او را بر اساس تکنیک‌های ویژه تحلیل DNAهای باستانی تایید کردند این مسئله را ثابت کند، نام عملی این حیوان دورگه «اورسوس ایکس اینوپیناتوس» خواهد بود.

ویژگی‌ها

دو توله خرس دورگه قطبی-گریزلی که یکی از آنها ماده و دیگری نر بود، سال ۲۰۰۴ میلادی در باغ وحش اوزنابروک در کشور آلمان متولد شد و صفات فیزیکی آنها شبیه به خرس‌های قطبی و گریزلی بود. به عنوان مثال بدنآنها از خرس‌های قطبی کوچک‌تر و از خرس‌های گریزلی بزرگتر بود. همچنین سر آنها شبیه به خرس‌های گریزلی پهن و مانند خرس‌های قطبی باریک بود. آنها شبیه خرس‌های قطبی گردن‌های باریک و بلند داشتند و با این وجود شبیه به خرس‌های گریزلی شانه‌های کوچک را شامل می‌شدند. کف پاهای آنها به صورت جزئی از مو پوشیده شده بود که در مقابل پاهای خرس قطبی با موهای بیشتر پوشیده شده است و کف پای خرس گریزلی موی کمتری دارد.

به همین ترتیب موهای این دو توله دورگه الگوهای توده‌ای مانند والدین خود را دنبال می‌کرد که ویژگی‌های هر دو خرس قطبی و گریزلی در آنها دیده می‌شود. در قسمت شکم موهای خرس قطبی کم‌ پشت‌تر است و در مقابل خرس‌های گرزیلی مناطق بدون مو یا کم‌ پشت‌تر بیشتری را روی بدن خود شامل می‌شوند. این تفاوت‌ها در قسمت موی سر هر دو حیوان هم گزارش شده است. برای دورگه‌ نر گفته شد که موهای پا بسیار مستحکم بوده است، ولی موهای پشت تیره‌تر و تا حدودی توخالی بود و البته نسبت به خرس قطبی موی کمتری روی بدن او دید هشد. برای توله ماده هم گفته شد که مناطق وسیع‌تری موهای کم پشت و نازک روی بدن او دیده شد.

دورگه‌ها رفتارهای مشابه خرس‌های قطبی و گریزلی را هم نشان دادند. آنها اسباب‌بازی‌های مشابه نظیر تکه‌های یخ را انتخاب کردند که این رفتار در خرس‌های قطبی هم به همین شکل دیده شده بود. همچنین مشاهده شد آنها کیسه‌های مخصوص را به اطراف پرتاب کردند که به گفته محققان، خرس‌های قطبی برای شکار حیوانات این رفتار را دنبال می‌کنند. در این میان باید توجه داشت گریزلی‌ها رفتارهای شکار را به این شکل نمایان نمی‌کنند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا