چگونه رسانه‌های اصلی آمریکا در مقابل ترامپ شکست خوردند

با وجود آنکه دونالد ترامپ از میان ۱۰۰ روزنامه و نشریه چاپی جریان اصلی در آمریکا تنها مورد حمایت ۲ روزنامه بود، اما این سوال مطرح می‌شود که رسانه‌های جریان اصلی و رسانه‌های جریان آلترناتیو، چه نقشی در موفقیت انتخاباتی دونالد ترامپ ایفا کردند؟

موبنا – به نقل از بی.بی.سی، بیش از ۲۰۰ نشریه آمریکایی، حامی هیلاری کلینتون در جرین کمپین انتخاباتی آمریکا بودند در حالی که دونالد ترامپ، رقیب جمهوری‌خواه او تنها از حمایت کمتر از ۲۰ روزنامه برخوردار بود. دراین میان حتی نشریه‌های حامی ترامپ نیز حمایتی نصفه و نیمه از او داشتند. به عنوان مثال نشریه واشنگتن تایمز، ترامپ را “ناکامل” خوانده و او را حائز “عامه پسندی و زمختی” دانسته بود.

نشریه‌های حامی ترامپ این حقیقت را دوست داشتند که او با دشمنانی مثل نخبگان طبقه حاکم، دانشمندان علوم اجتماعی، دانشگاهیان، افراد با نفوذ و دلال‌های سیاست رو به رو است. با این حال، پیروزی ترامپ مثل مشتی در دهان این نخبگان، افراد با نفوذ و دلال‌ها بود. اما این پیروزی همچنین عامل تحقیری برای هزاران خبرنگاری بود که ماه‌ها به مردم درباره دونالد ترامپ هشدار می‌دادند. این پیروزی یک دهن کجی به رسانه‌های جریان اصلی بود.

پروفسور جف جارویس، از مرکز پژوهش کارآفرینی در روزنامه‌نگاری موسوم به مرکز “تو نایت”، گفت: خود این حقیقت که دونالد ترامپ دست کم به کاندیداتوری برای ریاست جمهوری رسید، نشان دهنده شکست روزنامه‌نگاران جریان اصلی است.

جارویس، معتقد است که موفقیت ترامپ نشان می‌دهد، این رسانه‌ها در ارتباط برقرار کردن با حقیقت شکست خوردند.

نوشته های مشابه

او همچنین معتقد است استدلال برخی در مقایسه بازتاب مربوط به رسوایی ایمیل‌های کلینتون با انتقادات رسانه ها از ترامپ اشتباه است.

این در حالی است که عده‌ای دیگر معتقدند، رسانه‌هایی مثل تلویزیون بیش از حد به دونالد ترامپ زمینه برای طرح اظهارات “فیلتر نشده” و بی پرده دادند و کار به جایی رسید که بخش زیادی از مخاطبان او به جای حیرت کردن از این حرف‌ها، آن‌ها را دوست داشتند. این گونه احساس می‌شود که نشریات جریان اصلی در آمریکا نتوانستند روایت واقعی از ترامپ را منعکس کنند و تلویزیون هم به ترامپ تریبونی رایگان برای حرف زدن داد.

دو حقیقت وجود دارد. این که صنعت خبر دارای وظیفه اخلاقی است و دوم اینکه تلویزیون همچنان قدرتمندترین رسانه است. یکی از دلایل علاقه شبکه سی.ان.ان به ترامپ این بود که جف زوکر، رئیس سی.ان.ان بیشتر از هر چیز به ترامپ به خاطر افزایش جایگاه این شبکه در رده‌بندی‌های شبکه های تلویزیونی تلویزیونی با حرفها و کارهای جنجالی‌اش علاقه داشت.

رئیس سی.ان.ان کسی بود که سابقا به هنگام فعالیت در شبکه ان.بی.سی ترامپ را با شرکت دادن در برنامه تلویزیونی “کارآموز” تبدیل به یک ستاره تلویزیونی کرد.

ترامپ برای سی.ان.ان افزایش جایگاه در رده‌بندی‌ها را به ارمغان آورد و در مقابل نیز فضا برای تبلیغ به دست آورد.

از طرفی نقش رسانه‌های موسوم به “آلترناتیو راست” نیز در محبوب کردن ترامپ پررنگ بود. دونالد ترامپ در تابستان امسال بارها گفت: هیلاری کلینتون داعش را درست کرده است. این حرف او از سوی اکثر روزنامه‌ها و وب‌سایت‌های جریان اصلی بازخورد پیدا نکرد اما در وب‌سایت‌های آلترناتیو راست مثل “اینفو وارز” حرفهایی از این دست را مثل اینکه کلینتون دارای یک “شبکه شیطانی” و یا “مبتلا به بیماری پارکینسون” است را می‌بینیم.

در تحلیل سخنرانی‌های ترامپ در زمان تبلیغات انتخاباتی، به ده‌ها مورد ارجاع به گزارش‌هایی شبیه به گزارشهای منتشر شده در رسانه‌ها راست آلترناتیوه مثل “اینفو وارز” برمی‌خوریم.

این گزارش‌ها اغلب از سوی رسانه‌های جریان اصلی نادیده گرفته می‌شوند اما در مقابل رسانه‌هایی مثل اینفو وارز با اقبال گسترده‌ای از سوی مخاطبان روبه رو می‌شوند.

یکی دیگر از این رسانه‌ها وب‌سایت مشهور “بریت بارت” است؛ وبسایتی که متعلق به استیو بانون است؛ کسی که تبدیل به رئیس اجرائی کمپین انتخاباتی ترامپ شد و رسانه اینترنتی او نیز بر اساس سایت رده‌بندی “آلکسا” مخاطبانی بیشتر از رسانه‌هایی مثل لس ‌آنجلس تایمز، نیویورک پست و سایتهای شبکه‌های سی.بی.اس و ان.بی.سی داشته است. بانون یکی از چهره‌های اصلی رسانه‌های راست‌گرای ضد جریان اصلی و طبقه حاکم است.

از سوی دیگر یک وب‌سایت تحلیل شبکه‌های اجتماعی به نام “ایمپکت سوشیال” نشان داده پست‌های منتشر شدهه در توئیتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی در ایالت فلوریدا، نظرات مثبت بیشتری درباره ترامپ داشتند تا کلینتون در حالی که نظرسنجی‌های رسمی به اشتباه می‌گفتند که در این ایالت کلینتون محبوب‌تر است.

این در حالی است که شرکت‌های نظرسنجی رسانه‌های اجتماعی را به عنوان یک “گروه خود گزینش شده” که نمی‌تواند بازتاب کل آرای جمعیت باشد، کم‌ اهمیت می‌دانند اما این شبکه‌ها سرنخی درباره تاثیر احساسی که یک کاندیدا در مردم به وجود آورده به دست می‌دهند.

ترامپ در شبکه‌های اجتماعی موضوع بیشتری را به دست مردم برای حرف زدن می‌داد و به گونه‌ای حرف می‌زد که حرف‌هایش بسیار بیشتر بازتاب پیدا می‌کرد.

ترامپ مطمئنا در فضای خبری که در حال حرکت از جهان رسانه‌های آبونمانی و کاغذی به سمت کلیک‌های اینترنتی، پیام‌رسان‌ها و جریان‌های خبری فیس بوکی و توصیه‌های دوستان است، یک برنده بوده است.

 منبع: ایسنا

Mobna-Telegram

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا