آیا کوروش به آنچه نوشته بود، عمل میکرد
موبنا – برای جلب محبت مردم میانرودان (بینالنهرین)، مردوک که بزرگترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخته، او را نیایش کرد و سپاس گفت. او هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی کسانی را که به اسارت به بابل آورده شده …
موبنا – برای جلب محبت مردم میانرودان (بینالنهرین)، مردوک که بزرگترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخته، او را نیایش کرد و سپاس گفت. او هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی کسانی را که به اسارت به بابل آورده شده بودند گردهم آورد و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند. کوروش همچنین قوم یهود را نیز از اسارت و بیگاری در بابل آزاد کرد. به دستور کوروش، شرح وقایع و دستورات وی روی یک لوح استوانهای سفالین نگاشته شد و در معبد مردوک قرار گرفت. قرنها بعد منشور برجای مانده از بنیانگذار سلسله هخامنشیان به نمادی از نخستین سند جهانی حقوق بشر بدل شد و نسخهای ساخته شده از آن به صورتی نمادین در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک قرار گرفت.
اما «جونا لندرینگ»، مورخ هلندی نگاهی دیگر به کوروش و منشور معروف وی دارد و میگوید: «تمامی آنچه در تاریخ در مورد کوروش، پادشاه هخامنشیان نقل شده دروغی بیش نیست؛ ویک دسیسه تاریخی است.» لندرینگ معتقد است که استفاده از نام و هویت کوروش کبیر تنها ابزار تبلیغاتی محمدرضا شاه پهلوی، آخرین پادشاه ایران بود. محمدرضا شاه با تبلیغاتی ساختگی از نام کوروش و استوانه برجای مانده از او تنها برای تثبیت حکومت پهلوی استفاده کرد و بس.اما این فقط لندرینگ نیست که به آنچه تاکنون درباره نخستین پادشاه هخامنشیان نقل شده و یا حتی متن ترجمه شده روی منشور برجای مانده از وی، کوچکترین اعتقادی ندارد. «متیوس شولز»، مورخ آلمانی هم از جمله افرادی بود که در سال ۲۰۰۸ در مقالهای در مجله اشپیگل آلمان نوشت: خیرخواهی و سخاوتمندیای که در تاریخ به کوروش کبیر نسبت داده شده، تنها یک شوخی فریبنده است. شولز افزود: «استوانهای که در حال حاضر از آن به عنوان نخستین سند حقوق بشر یاد میکنند و یک کپی از آن را به عنوان نماد حقوق بشر در سازمان ملل متحد قرار دادهاند چیزی جز یک نماد تبلیغاتی نیست.» شولز در اشپیگل به این موضوع اشاره کرده است که حتی بعضی از خطوط میخی حک شده؛ روی استوانه کوروش به درستی ترجمه نشدهاند. گزارش شولز در مجله اشپیگل گرچه سرو صداهای زیادی را ایجاد کرد اما انتقادهای بسیاری در همان دوره به وی وارد شد. اینکه او نه تاریخشناس است و نه ایرانشناس. بنابراین اینگونه بیپروا سخن گفتن در رابطه با یک چنین موضوعی نه درست و نه معتبر است.
اين موضوع امري است كه شايد ايران شناسان و پژوهندگان ايراني بهتر و مستند تر مي توانند به آن پاسخ دهند و مورد بررسي قرار دهند امري كه حق و رسالت ايرانياني است كه مي خواهند از تاريخ و فرهنگ خود در عرصه جهاني دفاع كرده و با استناد به مدارك موجود واقعيت را از چهره اين تاريخ بيرون بكشند، بر همين اساس گفت و گويي با گيتي پورفاضل حقوقدان و ايران پژوه انجام شده كه در زير مي خوانيد.
یکی ازاهداف مردم غرب پس ازدوجنگ جهانی که فاجعه انسانی به بار آوردکوشش درایجاد صلح پایداروریشه کن کردن جنگ بابه وجودآوردن جامعه ملل وسپس سازمان ملل بوده وهست ،آیا کشورهای فاتح دراین راه موفق بوده اند؟
کشورهایی دست به دست هم دادند واعلامیه جهانی حقوق بشررامنتشرکردند هرچند نبايد تلاش هاي فراوان النورروزولت همسر رئیس جمهوروقت آمريكا را در اين بين ناديده گرفت، اما امروزبازهمان کشورهایی که فاتح دو جنگ جهانی بودند رودرروی هم ایستاده و یک فاجعه انسانی دیگردرخاورمیانه را پدیدآورده اند، هر چند برکسی پوشیده نیست که منبع بزرگ انرژی ،نفت وگازو دیگرکانیهای موجود دراین منطقه کشورهای قدرت طلب رابه جان هم انداخته وکرامت انسان رابه نازل ترین حدخودرسانیدهاند.اعلامیه جهانی حقوق بشري كه می گوید به طورطبیعی وذاتی هرکس باهررنگ وهرجنسیتی درهرکجای کره زمین به دنیا می آید به عنوان انسان دارنده این حقوق است وباید ازرفاه اولیه برخوردارباشد امروزه توسط بسياري از كشورها و گروه ها به بازي گرفته شده.
به كشور خودمان برگرديم ؛در ایران باستان ردپای مستندی پیرامون حق و حقوق بشر وجود دارد ؟
بله، نخستین شکل گیری این حقوق درفلات ایران بوده که زندگی آدم ها راباتدوین قانون به نظم کشیده ورفاه بخشیده است .نگاهی کوتاه به گذشته های دوراین سرزمین می اندازیم، به نخستین دورهای که انسان غارنشینی را رها کرد وگروهی زندگی کردن را آزمود و روستاهارا پدید آورد ،ساختارخانواده را پی انداخت وبرای خویش سرکرده ای برگزید که آن سرکردگان از اندیشمندترینشان بودند، انسانهایی که نخست به اهلی کردن چهارپایان وماکیان وسپس به یادگیری شیوه پشم ریسی وپنبه ریسی برای فراهم کردن پوشش وبه ساختن سرپناهی از آمیختن گِل رس با آب پرداختند و پس ازدستیابی به آتش وبه کارگیری آن همچنان به انداختن طرحی نو و فنی نو برای داشتن زندگی بهترکمرهمت بستند وبرای تنظیم زندگی درارتباط با یکدیگرآغازبه نوشتن قانون کردند تا کسی به حق دیگری دست درازی نکند وبه آزادیهای فردی ارج نهاده شود.
این رویداد و تعريفي كه شما مي گوييد درچه برهه ای از تاریخ صورت گرفته است؟
اين امر در زمان پیشدادیان رخ میدهد که امروزبه دلیل دوربودن زمان شان آنان را اسطوره می انگاریم درحالی که آن دوره دربردارنده تاریخ نانوشته مااست که ازکیومرث آغازشده وبه زو یا زاب پایان می پذیرد و در تاریخ به آن دودمان پیشدادیان میگوییم،، پیش + داد به معني نخستین قانونگذاران پیش به معني نخستین ودادبه معني قانون است که امروزپیشوندی برواژگانی است که از دوره پهلوی اول به کارمی بریم مانند ، دادستان ، دادگاه ، دادنامه، دادخواست و…
آیا این نشانه ها فقط در دوران پیشدادیان بوده است ؟
خیر، دودمان کیانیان را نیز داریم که پیدایش اَشوزردشت درآن دوره روی می دهد ومانخستین نوشته ای که داریم اَوِستا است که هم میهنان زردشتی ما توانسته اند بخشهایی ازآن را با چنگ ودندان دربرابر رویدادهای تلخ نگه دارند؛ این انسان بزرگ اندیشمند برخلاف رسم جاری زمان خودش که بردگی درهمه سرزمینها امری عادی بود به دلیل ارجی که به کرامت انسان میگذاشت گفت ونوشت هرکسی ازمرزهای بیرون به ایرانویچ پناه آورد و اَوستا را بپذیرد حتی اگردرآنجا برده بوده باشدآزاداست،دراثرآموزه های زردشت وگرامیداشت کرامت انسان در درازای تاریخ هرگز سیستم بردگی درایران پانگرفت وهرگز قانونی برای بردگان نوشته نشد و از کار انسانها به رایگان بهره برداری نشد زیرا آموزه های این مرد خردمند تاریخ بشری ساختاربردگی را برنمیتابیده است .
اودوکسوس که همزمان با ازافلاطون بوده است وجود زردشت را 6 هزار سال پیش ازافلاطون میداند ولی هم میهنان زردشتي ما زادروزاورا در خردادروزاز ماه فروردین در 1768پیش از میلاد میدانند .
بیشترتاریخ نویسان وشرق شناسان تولد اورا میان هزارتا هزارودویست سال پیش ازمیلادمسیح گفته اند ، شادروان ذبیح بهروزپیدایش اَشوزردتشت را سه هزاروهفتصدسال پیش ازمیلاد میداند.
کهن ترین قوانین موجود بشریت درپیوند با چه دورانی است ؟
کهن ترین قانون درمیان رودان،قانون حامورابی است که در10 فرمان روی سنگی نوشته شده است که درشوش پیداودرموزه لورنگهداری می شود. دراین قانون که درسال 1730 پیش ازمیلادنوشته شده سیستم بردگی پذیرفته شده وموادی ازآن ویژه بردگان است ، بسیاری از تاریخ نویسان 10 فرمان آمده در تورات راازقانون حامورابی می دانند .
اما مي توان گفت مهمترين و مستند ترين قانون حقوق بشري در دوران باستان منشور کورش بزرگ است که پس ازگشودن بابِل درسال 538 پیش ازمیلاد نوشته شده و در بخشی ازآن میگوید: آنگاه که سربازان بسیارمن دوستانه اندربابِل گام برمیداشتند من نگذاشتم کسی را درتمامی سرزمین های سومروآکد ترساننده باشند.
من بابل وهمه شهرهای مقدس رادرفراوانی نعمت پاس داشتم. درماندگی هاشان راچاره کردم وایشان راازبیکاری رهانیدم .
من نیازمندیهای بابل وهمه پرستشگاههای آن رادرنظرگرفتم ودربهبودوضعشان کوشیدم ، شهرهای مقدس آنسوی دجله را که مدتی درازپرستشگاههایشان دستخوش ویرانی بود تعمیرکردم وپیکرخدایانی راکه جایگاه آنهادرمیان آنان بود به جای خودباز گرداندم ودرسرایی پایدارجای دادم ، من همه ساکنان آنهاراگِرد آوردم وخانه هایشان رابه آنان بازپس دادم ، باشدکه تمام خدایانی که من درپرستشگاه هایشان جای داده ام روزانه مرادرپیشگاه بعل ونبو دعاکنند. باشدکه زندگانی من درازگردد.
بایدگفت که مفهوم کرامت انسان دراین سرزمین پی انداخته شد زیراهرگز به سیستم بردگی تن درنداد تا آنجا که دیاکونف تاریخ نگارروسی درباورش نمی گنجید که درهمه سرزمین ها ازجمله یونان که اروپاییان آن راسرزمین آزادی و دموکراسی میدانند سیستم بردگی وجود داشته باشد غیرازایران .
درساختارهرسرزمینی که بردگی انسان ها پذیرفته شده باشد نمیتوان از کرامت انسانی سخن گفت زیرا یوغ بردگی کرامتی برای انسانی که به بردگی گرفته شده است باقی نمیگذارد؛ همچنین اگردرقوانین کشوری رد پایی ازبردگی یافتید درآن کرامت انسانی راجستوجونکنید هرچندتدوین کنندگانش باآب وتاب ازانسان وکرامتش دادسخن داده باشند .
دردوران کهن سیستم استبدادی به معنای امروزی آن درساختارهمه کشورها بوده است اما درزمان اشکانیان بهترین گونه فرمانروایی که باید گفت درجهان آن زمان بوده پی افکنده شده بدین شیوه که درهربخشی ازکشورشاهی فرمانروایی میکرده است که همه آنان زیرفرمان شاهنشاه بوده اند مانند فئودالهای سده های گذشته اروپا ونیز پارتیان دارای دومجلس مِهستان ومغُستان بوده اند که مجلس مِهستان پس از فوت شاهنشاه یکی از پسرانش را برای فرمانروایی برمی گزیده است، با وجود تمام اين مكتوبات و اسناد كنده كاري شده و موجود اگر كسي مي تواند سندي در رد آن ارائه دهد اين كار را انجام دهد و يا اگر اين ها را افسانه مي پندارند چرا ساير شاهان و كشورهاي بزرگ از اين دست توهمات در تاريخ از خود بر جاي نگذاشتند.
کمی به تاریخ نزدیک تر بپردازیم.در سده های نزدیکتر وضع قوانین حقوق انسانی در جهان،به چه صورت بوده است ؟
در دو قرن اخير در ايران و جهان اتفاقات گوناگوني در اين زمينه افتاد از جمله درسده هجدهم میلادی تاثیر اندیشمندانی مانند روسو ومنتسکیو دربه وجود آمدن انقلاب کبیرفرانسه وسپس تاثیرآن رادرکشورهای دیگرکه روشنگری را فراهم وتفکیک قوارادر قوانین اساسی پی ریخت . نمی توان منکرشدولی باوجود نقش پررنگ زنان درانقلاب کبیرفرانسه سهم آنان دراعلامیه نا دیده گرفته شد ودرزمره شهروندان درجه دو گذاشته شدند، اندیشه مشروطه خواهی که به دلیل آزاداندیشی تحصیلکردگان ما از اروپابه ایران آورده شد در برهه اي رودرروی مذهبیون قرارگرفت به طوری که ناگزیربودند قوانین آن رابااحکام اسلامی نزدیک کرده وبگونه ای تطبیق دهندکه منجربه نوشتن کتاب یک کلمه توسط مستشارالدوله شد که تاوانش رابا جانش داد.
همچنين یکی از قدیمی ترین فلسفه های غرب درموردحقوق بشراندیشه حقوق طبیعی است وهمين طور نظریه دیوید هیوم که میگویداخلاق اجتماعی انسان با فرآیند تکامل بیولوژیکی واجتماعی توسعه پیدامیکند.
کارکرداصلی حقوق بشرمحافظت وترویج منافع انسانی است، حقوق بشر را میتوان به گونه های مختلف دسته بندی کرد ، رایج ترین آن قوانینی است که جنبه جهانی به خودگرفته است که به وسیله کنوانسیونهای بین المللی چهره خودرانشان میدهد ، حقوق بشررا می توان به گونه های مختلفی طبقه بندی کرد كه رایج ترینش درسطح جهانی حقوق مدنی ، سیاسی ، اقتصادی واجتماعی وفرهنگی است، حقوق مدنی وسیاسی در مواد 21 تا30وحقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی درمواد 22تا 28اعلامیه جهانی حقوق بشرودرمیثاق های جهانی جای گرفته است .
در انتها بايد گفت امروزه مردم جهان آرزودارند همه مواداین اعلامیه به اجرادرآید تابلکه جهانیان روی آسایش وآرامش راببینیدوفرزندان با عشق درسایه پدرو مادرشان بزرگ شوند و آرزوي هزاران ساله بشر كه همان سعادت و آرامش است با پشت سر گذاشتن تمامي اين تاريخ اسفناك و پرتجربه خود را نشان دهد.
منبع: روزنامه قانون| نویسنده: امير پريزاد
179/