چرا روحانی باید رئیس جمهور 8 ساله باشد؟
مصطفی داننده: بعد از سالها که مسائل اقتصادی و سیاست داخلی در ایران سایه سنگین خود را بر انتخاب مردم و انتخاباتهای مختلف گسترانده بود، این بار ما شاهد این معنا هستیم که یک مسئله سیاست خارجی تاثیر مستقیمی در انتخاب مردم در انتخابات مجلس آینده و دوره دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری دارد. رسیدن به …
مصطفی داننده: بعد از سالها که مسائل اقتصادی و سیاست داخلی در ایران سایه سنگین خود را بر انتخاب مردم و انتخاباتهای مختلف گسترانده بود، این بار ما شاهد این معنا هستیم که یک مسئله سیاست خارجی تاثیر مستقیمی در انتخاب مردم در انتخابات مجلس آینده و دوره دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری دارد. رسیدن به یک توافق هستهای بعد از 12 سال باعث شده است تا تمام ساحت زندگی مردم به برجام گره بخورد و همه به دنبال نتیجه این توافق بزرگ باشند. قطعا در انتخابات مجلس دهم رقابت اصلی نه میان اصلاح طلبان و اصول گرایان بلکه میان موافق و مخالفان برجام خواهد بود. رفتار تند لاریجانی و جبهه پایداری که هر دو در فضای سیاسی کشور به اصول گرایی شهره هستند در برابر یکدیگر در مسئله برجام به خوبی بیانگراین معناست.
مسئله هستهای و برجام و نحوه اجرای آن تاثیر مستقیمی در انتخابات آینده ریاست جمهوری ایران دارد. برجام مسئلهای است که نه در سال آینده یا دو سال آینده به سرانجام نهایی خود میرسد بلکه مردم ایران میتوانند نتیجه قطعی این توافق بزرگ را در 10 سال آینده مشاهده کند. همین مسئله باعث میشود تا انتخابات ریاست جمهوری آینده دو چندان شود. دولتی باید سرکار باشد که بتواند توافق هستهای را به سرمنزل مقصود خود برساند. به نظر میرسد حسن روحانی با توجه به اینکه خود آغاز کننده این مذاکرات هستهای بود و به خوبی با بالا و پایین این مذاکرات آشنا است و به جزئیات آن آگاه است، میتواند بهترین گزینه برای دولت دوازدهم باشد.
طبق سنت ایرانیان بعد از انقلاب اسلامی، روسای جمهور ایران دوران هشت سالهای را سپری میکنند و از این بابت میتوان آسوده بود که روحانی دوره 8 سالهای را سپری میکند اما در این میان مردم باید بدانند که انتخاب هر فردی به غیر از روحانی و به ویژه فردی که مخالف سیاستهای روحانی باشد، به معنای پایان برجام است. برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، دولتی به سرکار آمد که هدفمند سیاست خود را پیش برد و شعار انتخاباتی خود که حل پرونده هستهای بود جامه عمل پوشاند و باید اجازه داد که رئیس جمهور و دولت این پرونده را به سرمنزل مقصود خود برسانند. هیچ دولتی در ایران درگیر چنین ماموریتی نبوده است چون آنها بیشتر درگیر برنامههای کوتاه مدت خود بودند. نمونه بارز آن دولتهای نهم و دهم است. این دو دولت بیشتر بر روی برنامههای کوتاه مدت استوار بود، آنهم تصمیماتی که بیشتر نظر رئیس جمهور بود تا دولت و عقلای نظام !
دولت یازدهم اما در حال طی کردن این مسیری طولانی است و نباید راننده این قطار عوض شود. نه تنها روحانی، بلکه وزیر امور خارجه یعنی محمد جواد ظریف نیز باید تا پیان کامل این پرونده مسئولیت برجام را به عهده بگیرد.
حضور هر فردی به غیر از روحانی و ظریف میتواند یک فاجعه عظیمی را به بار آورد و زمینه برگشت به عقب کشور را فراهم کند. برجام حتی میتواند مسیر دولتهای بعد از دولت دوازدهم را نیز مشخص کند. مردم ایران دیگر نباید روزی به خاتمی رای بدهند و دیگر روز به فردی صد در صد مخالف او یعنی محمود احمدی نژاد رای بدهند. برجام مسیر مشخصی را برای کشور مشخص میکند که باید طبق آن مسیر آینده را رفت. توافق هستهای حاصل اعتدال در کشور بود و تحریمها حاصل افراط، پس بهتر است برای رسیدن به آینده بهتر تلاش کنیم تا عقلانیت تا سالها در ایران حاکم باشد.
179/