لزوم حمايت مردانه از حضور زنان

شهربانو اماني/ نماينده ادواري مجلس در همه اركان جامعه از خبرگان رهبري گرفته، شوراي نگهبان، رياست مجلس،  قوه قضاييه، اعضاي حقوقدان شوراي نگهبان و … در هيچ‌كدام از اركان اداره كشور ايران محدوديت و ممنوعيتي براي حضور زنان نيست. در اصل ۲۰ و ۲۱ قانون اساسي تبعيض مثبت به نفع زنان با توجه به شرايط …

شهربانو اماني/ نماينده ادواري مجلس
در همه اركان جامعه از خبرگان رهبري گرفته، شوراي نگهبان، رياست مجلس،  قوه قضاييه، اعضاي حقوقدان شوراي نگهبان و … در هيچ‌كدام از اركان اداره كشور ايران محدوديت و ممنوعيتي براي حضور زنان نيست. در اصل ۲۰ و ۲۱ قانون اساسي تبعيض مثبت به نفع زنان با توجه به شرايط آن زمان كشور بوده چون دولت را موظف كرده در بحث حقوق زنان، مشاركت مدني آنها را با رعايت موازين اسلامي تضمين كند. بعد از انقلاب اسلامي در همه بخش‌هاي انقلاب، زنان دوشادوش مردان و همان‌طور كه امام گفتند خيلي جاها پيش‌تر از مردان در پيروزي انقلاب در پشتيباني هشت سال دفاع مقدس و در دولت سازندگي تلاش كرده‌ و در جامعه نقش‌آفرين بودند. مردسالاري سنتي و تاريخي جامعه، حوزه سياسي را نسبت به حوزه‌هاي ديگر از شرايط سخت‌تري برخوردار كرده است. طبيعتا براي حضور در عرصه سياسي جامعه با توجه به اين كه نهادهاي سياسي، آن كاركرد اصلي را ندارند و در واقع انتخابات بيشتر جبهه‌اي، فردي و گعده‌اي برگزار مي‌شود، رفتار و منش حزبي كمتر است. در بحث سياسي زنان اشتياق كمتري براي حضور دارند، به اين دليل كه  هزينه زيادتري نسبت به حوزه اجتماعي بايد بپردازند. ولي فعاليت زنان در حوزه‌هاي اجتماعي، فرهنگي و آموزش عالي و هرجا كه فرصت برابري ايجاد شده و قوانين نانوشته دخالت ندارند، بيشتر بوده و زنان توانسته‌اند جايگاه اصلي‌شان را ارتقا دهند. اما حوزه سياسي همان‌طور كه پيش‌تر گفتم، مردسالارانه‌تر و با اعمال نظر بيشتري همراه است. براي همين عرصه براي حضور زنان كمتر و صفش طولاني‌تر است. اگر تعداد حضور زنان در دوره‌هاي مختلف مجلس را بررسي كنيم مي‌بينيم شرايط سياسي و اجتماعي و فرهنگي كشور در ميزان حضور آنها، تعيين كننده است.
اما چرا زنان با وجود ميزان حضورشان، انتخاب نمي‌شوند؟ در تهران كه به عنوان پايتخت سياسي كشور شناخته مي‌شود، هميشه در ليست‌هاي احزاب، تعداد زنان محدود است. فرقي هم نمي‌كند اين ليست براي كدام جريان سياسي باشد. از طرفي زنان از نظر اقتصادي هم با كمبودهايي روبه‌رو هستند و نيروي انساني و حامي كمي دارند. زنان مثل مردان شبكه‌هاي گسترده ندارند. مردان در تمام بخش‌هاي كشور نقش دارند و همين باعث مي‌شود كانال‌هاي مختلف ارتباطي داشته باشند. در كل، جريانات سياسي كمتر از حضور زنان حمايت مي‌كنند. اكثر خانم‌ها يا مستقل هستند يا بدون حمايت ديگران وارد مجلس شده‌اند. امكان تهيه منابع مالي و اسپانسرهايي كه بتوانند كمك كنند، ندارند. زنان به صورت معمولي در پست‌هاي اساسي كشور حضور ندارند، در كشور ما حضور زنان در پست‌هاي كليدي آنقدر كم است كه قابل اغماض است. پيش‌بيني من اين است كه در مجلس دهم نهضت ثبت‌نام زنان باتوجه به حركت و تلاش‌هايي كه زنان در عرض اين دوسال مخصوصا بعد از پيروزي آقاي روحاني داشتند، خيزي براي تكميل پيروزي انتخابات ۲۴ خرداد و تشكيل يك مجلس كارآمد به وجود آمده. تلاش زنان و جريانات سياسي، متفكرين و روشنفكران اين است كه دولت و جريان‌هاي سياسي اهتمام و تمهيدات لازم براي حضور زنان در انتخابات را پيش‌بيني وشرايط لازم را ايجاد كنند. مثلا در كشور افغانستان آن ۳۰درصد سهميه را كه مصوب اتحاديه بين‌المجالس است كاملا اجرا مي‌كنند و اگر جريانات سياسي كانديداي زن نداشته باشند يا زني به مجلس راه پيدا نكند، كرسي متعلق به زنان خالي خواهد ماند كه به نظر من اين اتفاق، يك تغيير مثبت است.
در اين ميان بعضي‌ها از ديد مردم نسبت به زنان صحبت مي‌كنند، اينكه مردم به زنان راي نمي‌دهند.به نظرم اين بخش تاثير بسيار كمي دارد.چون حتي در مرزي‌ترين شهرهاي كشور و استان‌هاي توسعه‌نيافته، مردم اين اعتماد را در شوراي شهر و روستا به زنان دارند. به نظر من مردم اين اهتمام را دارند به شرط اينكه ما بتوانيم اهداف‌مان را به درستي تبيين كنيم. در حزب كارگزاران تلاش بر اين است كه در شوراي استان‌ها حتما ۳۰درصد خانم‌ها در شوراهاي استان‌ها از خانم‌ها باشد. بخش ديگري هم عدم اشتياق زنان است. حوزه سياسي خيلي هزينه‌بر است. خانم‌ها اين را مي‌دانند ولي نمي‌شود كه از آب رد شوي و پايت خيس نشود! زنان در طول تاريخ هزينه‌هاي زيادي داده‌اند و از اين كار ترسي ندارند. بخش ديگر كه دغدغه و نگراني‌اي است كه آقاي هاشمي رفسنجاني هم به آن اشاره كردند، اين بود كه زنان به زنان راي نمي‌دهند، مردها تمرين و تجربه كافي كسب كرده‌اند، اما زنان اين تجربه كافي را ندارند. ولي اگر انتخاب شوند، بالاخره فضا برايشان باز مي‌شود و آنها هم تجربه كافي مي‌كنند. پروسه تجربه چگونه است، آيا همه وكلا و آقايان به صورت مادرزادي اين تجربيات را دارند؟ نه، همچنان كه زنان به شعارهاي رياست جمهوري اعتماد مي‌كنند، بايد به زنان فرهيخته هم اين اعتماد را داشته باشند تا به سطوح بالاتري برسند. مردها هم بايد حمايت لازم را از زنان داشته باشند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا